مصورسازی صحنه های تاریخی - مذهبی در تصویرآرایی نسخه های اسلامی - ایرانی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در دوره ایلخانان به علت گرایش بعضی از سلاطین مغولی به دین مسیح و حضور تفکرات مسیحی در پاره ای از نگاره های این عصر، نفوذ نقاشی بیزانسی مشاهده می گردد. اما آنچه در مورد نقاشی ایلخانی شاخص تر است، اتکاء نقاشی مغول بر هنر و نقاشی چین به ویژه هنر دوره «یوآن و سونگ» می باشد. می توان گفت نقاشی دوره ایلخانی، جُنگی است از عناصر هنری مختلف تمدن های چین، ایران، بیزانس و عربی. از سوی دیگر در دوره ایلخانان که اسلام را به عنوان دین رسمی خود پذیرفتند، پرداختن به صحنه های تاریخی اسلام نیز در کتب مصور رایج شد. از جمله در قسمتی از مجموعه دوم نسخه جامع التواریخ، به شرح احوال حضرت محمد (ص) پرداخته شده است. درتصویرسازی این نسخه کمابیش می توان تأثیر عناصر بیگانه بیزانس و چین را مشاهده کرد، اما در نگاره های مذهبی آن، با وجود تمامی عناصر بیگانه، تلاش هنرمندان در جهت انتقال مضمون اثر می باشد که برای رساندن این پیام به واقع گرایی روی آورده اند. در این راستا نیز حتی چهره با وقار پیامبر(ص) را به نمایش درآوردند که قبلاً مرسوم نبوده است. در این نوشتار سعی گردیده با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای، 12 نگاره که صحنه هایی از وقایع زندگی پیامبر اسلام (ص) را به تصویر کشیده اند، در بین نگاره های مذهبی نسخه جامع التواریخ که در کتابخانه دانشگاه ادینبرگ و مجموعه ناصر خلیلی نگهداری می شوند، مورد بررسی قرار گیرد. علت این انتخاب شناسایی عناصر بصری بیگانه تأثیرگذار، بر نگاره های مذهبی دوره ایلخانی می باشد.