هدف این پژوهش آن است که دریابد انواع و بسامد گفتمان نماهای به کار رفته توسط کودکان پسر و دختر یازده ساله تک زبانه فارسی زبان در بافت روایی چیست. گفتمان نماها عناصر واژی هستند که در فرایند دستوری شدگی، همه یا بخشی از معنای واژگانی یا ویژگی های دستوری خود را از دست داده اند و در سطح گفتمان ایفای نقش می کنند. این پژوهش بر روی پیکره روایی 11207 کلمه ای کودکان انجام شده است. آزمودنی های این پژوهش 19 دختر و 20 پسر یازده ساله فارسی زبان تهرانی بودند که از منطقه 9 شهر تهران به شیوه غیرتصادفی و هدف مند انتخاب شدند. نتایج آزمون فیشر نشان داد که هر چند پسران در مجموع 349 گفتمان نما و دختران 314 گفتمان نما را به کار بردند اما این تفاوت عملکرد تنها در خصوص گفتمان نمای «خب» معنادار بود و در خصوص سایر گفتمان نماها معنادار نبود. همچنین دختران با کاربرد 25 نوع گفتمان نما از انواع متنوع تری نسبت به پسران با کاربرد 20 نوع گفتمان نما بهره بردند. سه گفتمان نمای «بعد»، «بعدش» و «و» بالاترین میزان کاربرد را داشتند. این موضوع را می توان با اصل تصویرگونگی تبیین کرد. بر اساس این اصل توالی عناصر جمله منطبق با توالی رخدادهای جهان خارج است. از این رو، کاربرد سه گفتمان نمای فوق که بیانگر توالی رخدادهای داستان بودند از سوی کودکان این پژوهش بیشتر بود.