آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

گرچه مطالعات مربوط به انتخابات سیاسی اغلب در قلمرو هایی جز روان شناسی انجام می شود، با این همه، متغیرهای تأثیرگذار بر نگرش های منتهی به رفتار رای دهی در انتخابات سیاسی در حوزه روان شناسی اجتماعی ریشه دارد. در این انتخابات، مبلغان می کوشند با طرح استدلال هایی رای دهندگان را متقاعدکنند نامزد معرفی شده، بهترین گزینه است. رای دهندگان، اما با تکیه به استدلال هاییتغییر نگرش می دهند که با هدف آنان از مشارکت سیاسی همسو باشد. از این رو، استدلال های متقاعدکننده در تبلیغات سیاسی باید متناسب با سطح و نوع درگیری مردم با انتخابات باشد. درگیری حالتی انگیزشی است که بیانگر نیازها، ارزش ها، و منافع است؛ متغیرهایی که چرایی و چگونگی مشارکت رای دهندگان را تعیین می کند. پیش از این، در پژوهشی، سوگیری های استدلالی رای دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری، بر پایه سطح کلی درگیری (بالا/پایین) و نوع آن (پیامدی و ارزشی)، در قالب مدل درگیری- استدلالی مطالعه و در چهار گروه دسته بندی، و هر دسته نام گذاری شدند: سوگیری های روشنفکران، متعهدان، معیشتی، و هواداری. پژوهش حاضر، با هدف تأیید تجربی مدل، ابتدا از راه مصاحبه با 152 شرکت کننده، سوگیری های استدلالی افراد مشخص، و سپس با استفاده از دو مقیاس مختلف، سطح کلی درگیری و نوع درگیری آنان اندازه گیری شد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون لجستیک چندارزشی نشان داد، سوگیری های چهارگانه استدلالی با سطح و نوع درگیری رابطه دارد. در تبلیغات سیاسی، با استفاده از این مدل می توان پیام های درخوری برای گروه های مختلف رای دهنده طراحی کرد و از این راه، کیفیت مشارکت سیاسی مردم را افزایش داد. همچنین، با استفاده از این مدل می توان به تحلیل تبلیغ نامزدها در انتخابات پرداخت. ادامه مطالعه درباره امتیازها و کاستی های مدل توصیه شده است.

تبلیغات