آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۲

چکیده

خواجوی کرمانی، از شعرای بزرگ قرن هشتم هجری، منظومه گل و نوروز را، که به گفته خود به لفظ هندی بوده است و داستان پردازان بابل آن را ترتیب داده اند، به درخواست معشوقی می سراید و به حامی خود تقدیم می کند. با وجود اینکه این منظومه شباهت های بسیاری به خسرو و شیرین نظامی دارد، به دلیل وجود چند داستان فرعی عاشقانه، آرایه های ادبی بسیار و مضامین حماسی، رزمی و عرفانی به اثری منحصربه فرد تبدیل شده است. اما در کنار آن، با استناد به گفته خود خواجو، می توان شاهد حضور باورها و روایات اساطیری دو سرزمین هند و بابل در این منظومه نیز بود؛ دو سرزمینی که تأثیر فرهنگ و عقاید و اساطیر شان بر باورها و روایات اساطیری، مذهبی و حماسی ایران به اثبات رسیده است. در این مقاله، با نظر به گفته خواجو و چنین تأثیری، با روش توصیفی تحلیلی به بررسی پیشینه اسطوره ای گل و نوروز پرداخته شده است و ارتباط آن با روایت اسطوره ای ایندرای هندی و آب ها یا گاوهای دربند اهریمن و از سوی دیگر با ایزدبانوی برکت بخش بین النهرینی و همسر او مشخص شده و صحت گفته خواجو و حضور مضامین اساطیری، در روایات عاشقانه نیز به اثبات رسیده است.

تبلیغات