حاشیه به معنای کناره و شرحی است که بر متن می نویسند و برای توضیح مطالب مشکل یا مبهم، نقد یا رد اشکالات و در توصیف عمومی در راستای تعامل با متن صورت می گیرد. حاشیه نویسی به خصوص از دوران اسلامی رواج یافته و به صورت یکی از سنت های حوزه علوم اسلامی در راستای ترویج و پویایی علوم اسلامی به ویژه در دوره هایی که کمتر اندیشه تازه ای برای طرح وجود داشت تداوم یافته است. سؤال این تحقیق به این صورت است: آیا حاشیه نویسی می تواند به ساحت معماری انتقال یابد و در راستای تحرک بخشی به مباحث نظری به کار گرفته شود؟ بر این اساس هدف از این تحقیق سعی در بررسی ابعاد باززنده سازی این راهکار سنتی در دوره معاصر به صورت روشی دموکراتیک در بیان و ترویج نظریات و تأثیر آن در بسط مفاهیم علوم و به طور مشخص مباحث نظری معماری است . تحقیق حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی و تاریخی تفسیری، در چهار بخش اصلی مباحث خود را ارائه می دهد. نخست، طرح مسئله در زمینه لزوم تحرک بخشی مباحث نظری معماری صورت می گیرد. در بخش دوم، ضمن ارائه معانی لغوی و اصطلاحات مربوط به حاشیه، تاریخچه مختصری از حاشیه نویسی ارائه می شود. در بخش سوم، ابعاد و کاربرد حاشیه نویسی در مباحث نظری معماری طرح می شود. در بخش نهایی، تبیین مفاهیم و روش های کاربردی حاشیه نویسی در معماری پیشنهاد می شود و درباره روش های محتوایی و صوری حاشیه نویسی عناوینی ارائه می شود. از نتایج این پژوهش چارچوب پیشنهادی برای تفکر هدفمند و دستیابی به الگوهایی برای تقرب به تحقیق در معماری و کاوش فعال ادبیات موضوع است. این نتایج نشان می دهد که حاشیه نویسی به واسطه فرایندهای تحرک بخشی خود به پویا سازی جریان های فکری درون زا در معماری کمک می کند. این رویکرد با با بهره گیری از امکانات و رسانه های نوین، تأثیر بسزایی در زندگی دائمی متون معماری و زایش مداوم آن ها خواهد داشت.