انگاره هایی در تاریخ فرهنگ و تمدن بشر هست که با وجود زمینه و زمانه فرهنگی و تاریخی بسیار متفاوت، شباهت ها و قدرمشترک های انکارناپذیری میان آنها می توان یافت. از جمله، دو انگاره زیبایی شناسی هنری تصوف و سوررئالیسم که از لحاظ زمینه و زمانه فرهنگی و تاریخی ظهور، سخت با هم متفاوت اند و در نگاه نخست، یافتن قدرمشترکی میان این دو کاری شگفت انگیز و صعب شمرده می شود. مسئله اصلی ما در این جستار آن است که میان این دو انگاره زیبایی شناختی، شباهت های انکارناپذیری وجود دارد. در پژوهش حاضر، با روش تحلیلی توصیفی و رویکرد ادبیات تطبیقی، به ویژه از منظر دبستان آمریکایی که غایتش مطالعه ادبیات در ورای مرزهای سرزمین معینی و پژوهش در روابط میان ادبیات و دیگر حوزه های معرفتی از قبیل هنر و تاریخ و فلسفه است وجوه اشتراک چندی میان زبان این دو جنبش یافتیم، از جمله اینکه هر دو از عصیان و تخیل ابتکاری و نمادگرایی و رؤیا و ذهن ناخودآگاه و عشق و شطح یا نگارش خودکار و جذبه و جنون بهره می جویند و انسان ها را به سوی آنچه برتر و ژرف تر است هدایت می کنند.