شاهنامه به عنوان الگوی سرآمد حماسه های ایرانی، منشأ خلق آثار متعدد حماسی پس از خود شده است. در این پژوهش با خوانشی بینامتنی، اثرگذاری شاهنامه بر هفت پیکر نظامی در خلق شخصیت اسطوره گونه بهرام گور بررسی شده است. پژوهش حاضر در پی یافتن مواردی از داستان و شخصیت اسطوره ای کیخسرو در شاهنامه است که الهام بخش شخصیت پردازی نظامی در پردازش شخصیت بهرام گور بوده است؛ بدین ترتیب می توان الگویی برای خلق شخصیت بهرام در روایت نظامی پیدا کرد. اشاره نظامی در ابتدای هفت پیکر بر ابتنای اثرش بر شاهنامه و شواهد متنی موجود، این مدعا را تقویت می کند. این پژوهش با روشی توصیفی تحلیلی بینامتنی، در حوزه دو شخصیت یاد شده، برپایه آرای ژرار ژنت دو اثر شاهنامه و هفت پیکر را بررسی کرده و نتایج نشان دهنده آن است که که روابط بینامتنی صریح و ضمنی، در مواردی همچون پیش بینی و رؤیاهای بزرگان در مورد دو شخصیت، اعمال و رفتار، شخصیت عرفانی و فرجام آن ها نمود یافته است.