در اندیشه کی یرکگور، تربیت دینی فرایندی است که مبنای آن درونی بودن ایمان و هدف نهایی اش حضور در پیشگاه خداوند است که به کمک حادثه ای فوق العاده به نام جهش ایمانی حاصل می شود؛ ضمن اینکه وی بر آگاهی توأم با آزادی فرد در انتخاب اعتقادات خویش به دور از هر جبر و تحمیلی تأکید می کند. یافته های تحقیق نشان می دهد با این که جهش ایمانی و درونی بودن ایمان (و عدم امکان تحمیل آن از بیرون) مورد وفاق هر دو اندیشمند است و هر دو تأکید دارند که ایمانی پایدار است که دستاورد آزادی فرد در انتخاب آموزه های اعتقادی خویش باشد، شهید مطهری معتقد است جهش ایمانی برای همگان امکان پذیر نیست و تنها برای تعداد اندکی از خواص اتفاق می افتد که مورد عنایت الهی قرار گرفته اند و تعمیم آن به همه انسان ها ایمان را به مفهوم کلی و مبهم و تا حدودی دست نیافتنی تبدیل می کند. ایمان در اندیشه کی یرکگور بیشتر از ایمان شهودی به ایمان احساسی شبیه است و این در حالی است که جایگاه شک، شک موقت و نه شک دائم، در اندیشه استاد مطهری اهمیت خاصی دارد. در مقوله ارتباط با دیگران و ایمان، استاد مطهری در نقطه مقابل کی یرکگور است و دیگران را از مقوله ایمان جدا نمی داند و بر این باور است که داشتن درد خلق به نوعی همان درد حق داشتن است و سیر به سوی خدا بر پایه ای از رابطه با انسان های دیگر بنا شده است.