پیوند انسان با خداوند از طریق دعا و مناجات و رازگویی های انسان با خداوند، از مهم ترین و زیباترین حادثه های زندگانی بشر است که در دین، عرفان، ادبیات و بسیاری از دیگر شاخه های دانش و معرفت بشری از آن سخن رفته است. اهمیت دعا چندان است که لفظ «دعا» و مشتقاتش 200 بار در قرآن کریم به کاررفته است و خداوند، خود امر صریح فرموده که دعا کنید تا پاسختان دهم. پدیده بسیار مهم و بنیادین دعا و نیایش در ادب دیرپای پارسی نیز جایگاه والا دارد. پیوند دیرین ادبیات و دین در ایران که نخستین نمونه درخشان این پیوند، متون اوستایی است، همواره دعا را در ردیف مهم ترین مضامین و نیز قالب های ارائه در ادبیات فارسی از دوره باستان تا میانه و نو قرار داده است. در ادب فارسی، از آثار حماسی چون شاهنامه حکیم فردوسی گرفته تا آثار داستانی از قبیل منظومه های نظامی و ادب غنایی و تغزّلی، همواره با کثرت و تنوّع به این پدیده برمی خوریم. در این مقاله برآنیم که با تکیه بر یکی از مهم ترین منظومه های داستانی پارسی، یعنی «لیلی و مجنون» نظامی گنجوی که بسیار مورد پیروی و تقلید شاعران قرار گرفته، جایگاه دعا و نیایش را در آثار نظامی به طور اخص و در ادب منظوم پارسی به طور عمومی بازنماییم و با روش توصیفی و تحلیلی، جایگاه این پدیده بسیار مهم را در فرهنگ ایرانی ترسیم نماییم.