اهمیت دوران کودکی در هویت یابی و نیز تلاش مخاطبان کودک در شناخت رمزگان های دیگر فرهنگ ها، این پژوهش را بر آن داشت تا عملکرد شبکه کودک را در شش ماهه دوم سال 96 به صورت تمام شماری و با استفاده از «نشانه شناسی فرهنگی لوتمان»، در شکل گیری فرایند دیگری سازی به مثابه اقدامی ضد هژمونیک و همچنین تثبیت هویت فرهنگی «خود» بررسی نماید. یافته ها نشان می دهد گفتمان غرب در برخی موارد حضور خود در سپهر نشانه ای فرهنگ اسلامی ایرانی را تحمیل کرده است. چون مفروض پژوهش دیگری غربی را در حکم پادفرهنگ می داند، لذا ضعف در فرایند دیگری سازی را به مثابه تعامل فرهنگی نمی شناسد. شبکه، نماینده الگوی مبتنی بر «هم خود و هم دیگری» است. یعنی به جای الگوی «خود دیگری قطبیده» از الگوی «خود دیگری آمیخته» بهره می برد. بر مبنای نظریه اومولت، برنامه های تولیدی، رویکردی محافظه کارانه نسبت به مسائل پیرامونی و جامعه داشته و بیشتر بر تاریخ و سنت تأکید دارند. در مقابل برنامه های تأمینی بر مؤلفه های جامعه پذیری، ثروت، قدرت و سبک زندگی تمرکز داشته اند. یکی از شیوه های مؤثر شبکه کودک به عنوان راهکاری ضدهژمونیک برای غیریت سازی، بهره مندی از سازوکارهای ترجمه فرهنگی در برنامه های تأمینی خارجی است. در این مسیر فرایندهای تکرار و خلاقیت به خوبی در شبکه به کار گرفته شده است، اما لازم بود عوامل فرهنگی «خود» و «دیگری» از طریق مکانیزم های طرد و جذب به کار گرفته می شد تا متون پخش شده ویژگی های کاملاً فرهنگ بنیاد را برای خودش احراز کند.