آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۲

چکیده

رسانه ملی یکی از بازیگران اصلی فرآیند ترویج علم در کشور است که مسئولیت پیوند حوزه علم و عرصه عمومی و نهادینه سازی گفتمان علمی را بر عهده دارد. هدف از این پژوهش، تبیین الگوی پارادایمی ارتباطات علم در برنامه سازی علمی در تلویزیون است که ضمن احصای شرایط علّی، زمینه ای و میانجی به شناسایی راهبردهای مناسب برای کنش متقابل رسانه در فرآیند رسانه ای سازی علم و سرانجام پیامدهای منتج از این الگو می انجامد.روش تحقیق این پژوهش نظریه مبنایی است و داده هابا روش نمونه گیری نظری ازطریق مصاحبه عمیق غیر ساختار یافته با 12 نفر از صاحبنظران که در طراحی و راهبری برنامه های علمی نقش داشته اند، بدست آمد. یافته های این مقاله حاکی از آن است که الگوی منتخب رسانه ملی در بازنمایی علم، الگوی نقصانی است. دلایل اتّخاذ این الگو عبارت است از دانای کل پنداری رسانه، تصور نادرست از سطح ادراک عامّه از علم، پیچیده انگاری زبان علم، محدودیت منابع در برنامه سازی علمی، فقدان فرهنگ حمایتگر علم و عدم ثبات و تمایز وظایف ساختاری شبکه های عمومی و تخصصی تلویزیون. به این ترتیب با الگوی نقصانی ترویج علم، کنشگری رسانه در حوزه ارتباطات علم با راهبردهایی چون تخصص زدگی، عوام زدگی، کلیشه سازی یا نتیجه گرایی علمی معنا می یابد. درنتیجه، ارائه ایدئولوژیک علم، خلط علم و شبه علم، برجسته سازی دستاوردهای علمی، عدم ورود علم به حوزه عمومی، ترویج علم محض و عدم ارتباط تعاملی رسانه با عموم و جامعه علمی را به دنبال دارد. بنابراین ضروری است که رسانه ملی با اتخاذ الگوی مشارکت در ترویج علم،  از رویکرد همگانی سازی علم به رویکرد درگیرسازی عموم  در علم تغییر موضع دهد.

تبلیغات