موضوع اعطای پناهندگی به ویژه پناهندگی دیپلماتیک به مجرمان سیاسی، یکی از مباحث مهم مطروحه در فضای سیاسی و حقوقی جامعه بین المللی در دو قرن معاصر است که به جهت وقوع جنگ ها، کودتاها و انقلاب ها، اهمیت زیادی یافته است. بنا بر اعلامیه جهانی حقوق بشر (1948) و کنوانسیون مربوط به وضعیت پناهندگان (1951)، اشخاصی که به جهت داشتن دیدگاه سیاسی مخالف با منویات دولت متبوع خود در معرض تعقیب و آزار هستند، می توانند از دولت های دیگر درخواست اعطای پناهندگی نمایند، البته به شرطی که پیش تر مرتکب جرائم جنگی یا جرائم مهم غیرسیاسی نشده باشند. علی رغم اینکه در اصول و قواعد کلی حقوق بین الملل در باب اعطای پناهندگی دیپلماتیک (فرا سرزمینی) به مجرمان سیاسی از سوی سفارتخانه ها سخنی به میان نیامده، اما بر اساس اسناد بین المللی خاص منطقه ای آمریکای لاتین از جمله کنوانسیون پناهندگی دیپلماتیک مونته ویدئو (1933) و کاراکاس (1954) این حق مورد شناسایی قرار گرفته است. به طوری که برخی از حقوقدانان معتقدند که این حق و البته نه تکلیف سفارتخانه ها، به عنوان عرف منطقه ای آمریکای لاتین قابل مشاهده است. در پژوهش حاضر سؤال اصلی این است، اعطای پناهندگی به مجرمان سیاسی در پرتو دکترین، اسناد و رویه قضایی بین المللی چگونه می باشد؟