تبادلات بین المللی ترجمه، دارای ساختار مرکز حاشیه است. برخی زبان ها در مرکز و برخی دیگر در حاشیۀ این ساختار جای می گیرند. ترجمة ادبیات در سراسر جهان غالباً از زبان های مرکزی به زبان های حاشیه ای در جریان است. شمار زیادی از پژوهش ها، در بررسی جایگاه زبان های متفاوت در نظام بین المللی ترجمه، به جریان ترجمه ای را از زبان های مرکزی به زبان های حاشیه ای پرداخته اند. بنابراین جای بررسی جریان ترجمه ای از زبان های حاشیه به زبان های مرکزی، همچون روسی، در ادبیات این حوزه خالی است. لذا پژوهش پیشِ رو در پی آن است تا با استفاده از رویکرد سری زمانی، به تحولات جریان ترجمه ای از سال 1997 تا 2010 بپردازد. علت استفاده از رویکرد سری زمانی توانِ آن در آشکارسازی الگوهای پنهان در دل داده های زمان مند است. با استفاده از دادگان موجود در سایت یونسکو، یافته ها نشان دادند که در مجموع روند نزولی بر جریان ترجمه از فارسی به روسی حاکم بوده است. ضمناً، تحلیل ها بیانگر دو الگوی معنادار بودند؛ یک روند کاهشی در دهۀ نود و یک دورۀ افزایش-کاهش در بین سال های 2003 تا 2009. نگارندگان پس از دستیابی به این یافته ها، با استفاده از عوامل مؤثر در نظام جهانی ترجمه، در صدد تبین این الگوها بر آمدند.