با اوج گیری پیشرفت های انسان در عصر انقلاب فناوری دیجیتال، تصویرگرایی در تمام ارکان زندگی اصالت یافته است. این امر در فرایند طراحی و خلق فضا و فرم معماری به نحوی گسترش یافته که دیدن تصاویر سه بعدی از پروژه، برای قضاوت و ساخت آن کفایت می کند. غفلت از سایر حواس موجب تقلیل سطح ادراک و آگاهی انسان از فضای ساخته شده گشته است. بنابراین می توان پرسید: بدن چه نسبتی با فضا دارد و چگونه به آن پیوند می خورد؟ تجربه زیسته چه جایگاهی در فرایند خلق مکان دارد؟ در این پژوهش بر مبنای فلسفی تفسیرگرایی در پژوهش و با رویکرد کیفی به پرسش های تحقیق پاسخ داده شده است. نتایج بحث نشان می دهد مؤلفه های سازنده فرایند طراحی و خلق مکان، زمانی اصالت وجودی می یابد که مبتنی بر «ابعاد وجودیِ ازلی-ابدی آدمی» ازجمله «تجربه زیسته» او «صور خیالین محفوظ در حافظه بدن مند» و «خاطرات جمعی و فردی» وی باشد. در ترسیم مدل فرایند طراحی، ارائه راه حل های مسأله طراحی می باید پس از فهم دقیق برنامه عملکردی، سایت، برنامه ریزی فیزیکی، بی درنگ عزیمت خود به عالم خیال، خیال بین الاذهانی، اسطوره ها و معنای استعاری حضور انسان را که در ضمیرناخودآگاه خود حسب تجربه زیسته اش نهفته دارد، آغاز کند.