دلیل بنیادین، مهم ترین استدلال شکاکانه برای اثبات نامنسجم بودن اختیارگرایی است که گیلن استراوسن آن را مطرح کرده و بحث های بسیاری در پی داشته است. ایده ی اصلی دلیل بنیادین عبارت است از اینکه مختاربودن واقعی مستلزم آن است که شخص، علت بالذات (علت خویشتن ) باشد، درحالی که علت بالذات بودن برای انسان ها محال است. این همان معضلی است که با عنوان مسئله ی معقولیت یا تصادف می شناسیم. مسئله این است که آیا می توان به نحوی معنادار به آزادی ناهمسازگرایانه باور داشت. معضل معقولیت محصول شرایطی است که در آن، افعال ما دلیل کافی ندارند. طرف داران نظریه ی علیت عاملی معتقدند که قادرند این مشکل را حل کنند. براساس این دیدگاه، عامل، رابطه ای ویژه با فعل خود دارد (علیت بی واسطه) که بدوی و تحویل ناپذیر به علیت میان رویدادهاست. من در این مقاله، دلیل بنیادین و نظریه ی علیت عاملی را بررسی کرده ام و نتیجه گرفته ام که نظریه ی علیت عاملی می تواند از مشکلاتی که این استدلال مطرح می کند رهایی یابد.