آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۰

چکیده

نظامی گنجوی در آثار خود به ویژه در اسکندرنامه توجه زیادی به نام ایران نموده است و ایران را مهم ترین بخش فرمانروایی اسکندر و اوج فتوحات او ذکر می کند. جایگاه ایران زمین در نزد نظامی گنجوی، به عنوان سرزمینی مطرح می شود که دل هفت اقلیم و مهمترین بخش آن است و هر کس که بر این سرزمین چیره گردد، بهترین بخش زمین را متصرف گشته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی فراهم آمده است و یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که نظامی گنجوی، در سرزمینی(قفقاز) ساکن بود که اقوام گوناگون با فرهنگ های مختلف در کنار هم گرد آمده بودند و در زمانه ای زندگی می کرد که نفوذ ترکان و اعراب همچنان ادامه داشت و مهم تر آن که مرزهای سیاسی ایران زمین مدت زمان زیادی بود که از بین رفته و حکومت های محلی جای آن را گرفته بودند؛ بنابراین وظیفه خود دانست تا با توجه به اینکه مدت نسبتاً زیادی از سرودن شاهنامه به وسیله فردوسی می گذشت، باردیگر مسئله هویت سرزمینی ایران را از لحاظ کیفی در خلال داستان های عاشقانه و افسانه ای بیان کند و اندیشه ایرانیان را متوجه تمرکز سیاسی و بازگشت به مرزهای ایران پیش از اسلام نماید. نمود مسئله هویت سرزمینی در هفت پیکر و اسکندرنامه نظامی از جایگاه برتری نسبت به دیگر آثار نظامی گنجوی برخوردار است. واژه های کلیدی: هویت سرزمینی، ایران، نظامی گنجوی، فردوسی، اسکندرنامه، هفت پیکر

تبلیغات