کارگزاری های وزارت خارجه به منظور مقابله با گسترش نفوذ قدرت های بزرگ، در شهرهای استراتژیک تأسیس شدند. اوایل سده بیستم میلادی/چهاردهم قمری، آخرین سال های فعالیت کارگزاری در سراسر کشور به شمار می رود. سال هایی که مهم ترین دوران حیات این تشکیلات نیز بود. کارگزاری کردستان یکی از کارگزاری های پرمشغله در این عصر بود. وظایف این کارگزاری بسیار متنوع بود و به طور تقریبی تمام مسائل حقوقی، سیاسی، اجتماعی و نظامی محلی را دربرمی گرفت؛ مسائلی مانند رابطه با کنسول های کشورهای خارجی در کردستان، اتباع خارجی، اقلیت های دینی، هماهنگی با مقامات محلی و ... . مقاﻟه حاضر بر آن است عملکرد کارگزاری کردستان را در مهم ترین مسائل و موضوعات ایالت، یعنی روابط با قدرت های بزرگ به ویژه شهبندری عثمانی، دیوان سالاران محلی، عشایر، ملل متنوعه (اقلیت های دینی) و تابعیت بررسی کند. پرسش مقاله این است که آیا کارگزاری کردستان، باتوجه به اوضاع ایالت، در امور محوﻟه خود توفیق یافت و همچنین، تعامل ها و روابط آن با قدرت های محلی بر چه پایه ای بود. این پ ژوهش با رویکرد تاریخی و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و به طور عمده برپایه اسناد وزارت امور خارجه (ساوخ) نوشته شده است. نتایج پژوهش از آن حکایت می کند که کارگزاری کردستان در پیش بردن اهداف دولت مرکزی در ایالت باز ماند.