تأثیر عمیق اندیشه دینی بر منزلت زن در سه دین ابراهیمی، با همه تفاوت ها و نوساناتش، نزد بسیاری از محققان امری پذیرفته شده است. برقراری عدالت، نفی تبعیض، توجه به مهربانی در تعالیم هر سه دین دیده می شود. در خصوص یهودیت، شاید به دلیل دیرپایی و عدم آگاهی از همه تحولات، داوری قدری دشوار باشد و شاید تصور شود که به زنان نگاهی فرودستانه و تحقیرآمیز شده است اما در مسیحیت و اسلام می توان گفت که هم در ناحیه آموزه ها و هم در تنظیم قواعد و قوانین، توجه خوبی به جایگاه زنان شده و همین در جای خود، موجب ارتقای شأن و منزلت زنان شده است. بنابرین، با توجه به مقتضیات عرفی و فرهنگی آن زمان، می توان مدعی شد که ادیان نقش مثبتی در این زمینه داشته و چه بسا بتوان آنها را در تقابل با سنت و عرف رایج زن ستیز دانست. تفکر دینی عرفانی در این میان، جذابیت ها و توانمندی های زیادی داشتند. از این رو، در قرون وسطی، بسیاری از زنان طبقات مختلف اجتماعی شیفته تفکر دینی عرفانی بودند که از جمله مولفه های آن، دو عنصر استقلال و قدرت رهبری را می توان معرفی کرد و می توان آنان را پیشگامان مکاتب زنانه نگر معاصر معرفی کرد.