آیا کارکنان، سازمان را مانعی در راه دستیابی به هدف های شخصی و حرفه ای خود می بینند؟ هنگامی که کارکنان معتقدند مورد حمایت هستند، عضویت آن ها در سازمان، مهم ترین جنبه از هویت اجتماعی شناخته می شود؛ هرچند هنگامی که احساس می کنند سازمان به آن ها آسیب می رساند و مانع آن ها می شود، بین خود و سازمان فاصله زیادی حس می کنند. هدف این پژوهش، بررسی عوامل اثرگذار بر انسداد سازمانی با تمرکز بر توانمندسازی روان شناختی به عنوان متغیر مستقل و نقش میانجی است. این پژوهش در میان پرستاران «بیمارستان بوعلی سینا» شهر قزوین انجام شد. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که توانمندسازی روان شناختی از طریق تأثیر مثبت بر جوّ پیشگامی در سازمان موجب کاهش ادراک از انسداد سازمانی می شود؛ همچنین تأثیر مثبت توانمندسازی روان شناختی بر آوای کارکنان نیز تأیید شد.