آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

در محیط متغیر امروزی، سبک های کلاسیک مدیریتی کارایی چندانی ندارند و سازمان ها برای تحقق اهداف خود، چاره ای جز روی آوردن به سبک های جدید ندارند. یکی از این رویکردهای جدید، مدیریت مشارکتی است که از طریق سازوکاری به نام «نظام پیشنهاد ها» می تواند سازمان ها را در بهره گیری از سرمایه فکری کارکنان یاری دهد؛ اما نگرش منفی کارکنان عامل مؤثر و بازدارنده در رابطه با تصمیم گیری مشارکتی به حساب می آید که موجب شده است آن طور که باید از ثمرات نظام پیشنهاد ها بهره گیری نشود. برای اجرای موفقیت آمیز نظام پیشنهاد ها، کارکنان باید در آن به جای ایفای نقش منفعل و ناظر، نقشی فعال داشته باشند؛ بنابراین این پژوهش به منظور بررسی فرآیندهای زیربنایی وارد شدن کارمندان به نظام های پیشنهاد انجام پذیرفت. به این منظور مفاهیم عدالت سازمانی، ارزش نظام پیشنهاد ها و انگیزه در این زمینه برای بالابردن نرخ مشارکت بررسی خواهد شد. هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجی ارزش نظام پیشنهاد ها در رابطه میان ابعاد سه گانه عدالت سازمانی و انگیزه برای ارائه پیشنهاد است. جامعه آماری پژوهش کارکنان «دانشگاه فردوسی مشهد» هستند. برای آزمون فرضیه ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد، عدالت توزیعی و مراوده ای در سطح اطمینان 95 درصد رابطه مثبت و معناداری با انگیزه برای ارائه پیشنهاد دارند؛ اما رابطه مستقیم عدالت رویه ای با انگیزه تأیید نشد؛ همچنین مشخص شد هر سه بُعد عدالت سازمانی با ارزش نظام پیشنهاد ها رابطه مثبت و معناداری دارند. ازآنجاکه رابطه مثبت ارزش نظام پیشنهاد ها با انگیزه نیز معنادار بود، نقش میانجی ارزش نظام پیشنهاد ها در رابطه میان ابعاد سه گانه عدالت و انگیزه برای ارائه پیشنهاد تأیید شد

تبلیغات