آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۴

چکیده

گفتگوی دریفوس، به عنوان یکی از بزرگترین پدیدارشناسان آمریکایی و سرل، به عنوان یکی از بزرگترین فیلسوفان تحلیلی، تاریخی چهل ساله دارد. از نظر سرل پدیدارشناسی نابینا، سطحی و دچار خطاهای سیستماتیک است. همچنین از نظر وی مفهوم قصدیت غیربازنمودی به عنوان مرکز پدیدارشناسی دریفوس ناسازگار است. اما به باور ما دریفوس در معنایی که خود از قصدیت مدنظر دارد مفهومی سازگار از قصدیت غیربازنمودی ارائه می کند و همچنین به درستی نشان می دهد که سرل از اساس درک درستی از پدیدارشناسی ندارد. دریفوس با جدا کردنِ تفسیر پدیدارشناسانه از سرل و تفسیرِ وی به عنوانِ فیلسوف تحلیلی، سرلِ پدیدارشناس را به دلیلِ نادیده گرفتنِ قصدیتِ غیربازنمودی و سرلِ فیلسوف تحلیلی را به دلیلِ پذیرش علیت برای ساختار انتزاعی مورد انتقاد قرار می دهد. اما به باور ما معرفی قصدیتِ غیربازنمودی از سوی دریفوس به معنای آن نیست که وی توانسته است از دوگانه سوژه-ابژه عبور کند. نه دریفوس و نه سرل برخلافِ ادعایشان نتوانسته اند راهی برای عبور از دوگانه سوژه-ابژه بیابند.

تبلیغات