خواجوی کرمانی از نام آورترین شاعران ادب فارسی که لحن زیبا و کلام دلنشین او گیرایی و جاذبه فراوانی دارد. از زیباترین آثار وی مثنوی همای و همایون است که شاعر در سرودن آن از شیوه نظامی گنجویپیروی کرده است. وی تلاش کرده است تا در خلال ذکر داستانی عاشقانه، با پرداختن به اسطوره ها به عنوان عوامل تمدن ساز و پشتوانه فرهنگی یک قوم در حفظ و بقای فرهنگ و تمدن ایرانی گامی مؤثر بردارد. در این مقاله با روش تحلیلی تطبیقی برآنیم تا با بررسی تطبیقی پاره ای از نکات اساطیری موجود در این اثر با اساطیر بین النهرین، هند، چین و یونان به میزان توجه خواجو به نکات اساطیری در این منظومه بپرداریم، و همچنین از میان انواع گوناگون اسطوره ها، دریابیم خواجو از کدام یک بهره بیشتری برده است. آنچه مسلم است این است که خواجوی کرمانی پس از نظامی گنجوی، بیشتر از شاعران ادب غنایی در آثارش به ویژه در همای و همایون از اسطوره ها بهره برده است؛ و در بین انواع گوناگون اسطوره ها، به اساطیر مرتبط با نیروها و موجودات فراطبیعی، آیین ها و رسومات اساطیری، مکان های اساطیری، آفرینش کیهانی و آفرینش اهریمنی بیشترین سهم را به خود اختصاص داده اند.