فقر شهری یکی از پدیده های پیچیده فضاهای شهری است که طی دهه های اخیر در شهرها مهم ترین معضل اجتماعی اقتصادی محسوب می شود. امروزه به منظور سنجش گستردگی فقر شهری از روش های مختلف آماری استفاده می گردد. از اینرو هدف این تحقیق بررسی تطبیقی گستردگی فقر شهری در کلانشهر تبریز با استفاده از روش های آمار کلاسیک (کای میانگین) و آمار فضایی (لکه های داغ) می باشد. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی، تحلیلی و تطبیقی است که برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS، GIS و EXCEL استفاده گردیده است. همچنین به منظور سنجش گستردگی فقر شهری بر اساس مدل های ذکر شده 8 شاخص اجتماعی تعیین شده است. در این تحقیق به منظور تطبیق این دو تحلیل 50 نمونه از بلوک های آماری به صورت تصادفی انتخاب شده و بر روی نقشه توسعه یافتگی بلوک های شهری تبریز (بر اساس معیارهای منفی و مثبت شاخص ها و نرمال سازی آنها از نظر توسعه یافتگی) که به پنج طبقه تقسیم شده است، قرار داده می شود تا میزان دقت هر کدام از این تحلیل ها مورد سنجش قرار بگیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد که نمونه هایی که از نظر هر دو روش آمار کلاسیک و آمار فضایی از خوشه بندی یکسانی برخوردار هستند و بیشترین تعداد بلوکها را به خود اختصاص داده اند، تعداد 23 بلوک را شامل می شود، بلوکهایی که از نظر خوشه بندی تنها با اختلاف یک خوشه طبقه بندی شده اند برابر با 21 بلوک می باشند. تنها 6 بلوک در نمونه گیری در خوشه هایی که دو عدد اختلاف طبقه دارند، قرار گرفته است.