تلاش برای پاسخ گویی به مسأله ی شر که یکی از مهم ترین برهان های قابل اعتنا برای انکار وجود خداوند است، همواره برای متفکران و اندیشمندان خداباور چالشی مهم و بحث برانگیز بوده است. فیودور داستایفسکی نویسنده و اندیشمند بزرگ قرن نوزدهمی روسیه، ازجمله متفکرانی است که به منظور دفاع از نظام فکری خداباورانه ی خود، تلاش های دامنه داری را در راستای پاسخ گویی به این مسأله ی بنیادین صورت داده است. داستایفسکی درحقیقت کوشیده تا با بهره گیری از آزادی و اختیار انسان ها و همچنین ارائه ی تفسیری کارکردگرایانه از شرور موجود در عالم، پاسخ خود به این مسأله را صورت بندی کند. در این پژوهش تلاش کردیمدر کنار بررسی جوانب مختلف و بسترهای تأثیرگذار بر شکل گیری این پاسخ، با نگاهی حتی الامکان اصلاح گرایانه، به کنکاش درخصوص بخشی از انتقادات مهمی بپردازیم که بر آن وارد شده است. درنهایت نشان داده ایم که با توسعه ی برخی عناصر تشکیل دهنده ی این پاسخ و به روزآمدسازی و مدافعه ی از آن، که یکی از منسجم ترین و قابل اعتناترین راهکارهای ارائه شده برای حل مشکلات ناشی از وجود شرور در عالم را ارائه کرده است، می توان به آن پرداخت.