امتناع جعل ماهیت موجودات ممکن، از جمله دلایلی است که برای اثبات نظریه«اصالت وجود» اقامه شده است. جعل ماهیت به دلیل عدم امکان جعل احکام ضروری، ممتنع دانسته شده است. امتناع جعل احکام ضروری حکایت از توجه به حکمت در قبال قدرت دارد. اگر حکمت را بر قدرت مقدم بداریم، می توانیم به امتناع جعل احکام ضروری حکم نمائیم. اما اگر توجه مبنائی به حکمت نداشته باشیم، جعل احکام ضروری را ممتنع نخواهیم دانست. از این رو آنچه که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد: توجه به مبانی و تمایل عمیق فیلسوفان در مواجه با آموزه های فلسفی است. واکاوی این نظر نشانگر این است که اندیشه فیلسوفان از هر گرایش و هر تمایلی فارغ نیست. بنابراین اندیشه برخی از فیلسوفان بر مبنای حکمت استوار شده است و آنها کمترین تخطی را از این مبنا جایز نمی دانند. در مقابل برخی از مبنای حکمت فاصله گرفته اند و قدرت را مبنای اندیشه خویش در آموزه های فلسفی قرار دادند.