شرح لایب نیتس از ادراک حسی برای درک سنت استتیک عقل گرایانه آلمانی در قرن هجدهم بسیار حایز اهمیت است. تأملات او در این باب چارچوبی دکارتی دارد و برای دیدگاه های او درباره تجربه استتیکی بسیار کانونی است. او با توجه به ماهیت واضح ولی مغشوش ادراک حسی، مفهوم کمال و لذت را تبیین می کند و از همین معبر ره به تعریف زیبایی می برد. کمال عبارت است از نیرو یا توانایی متحدساختن ویژگی های کثیر در یک ویژگی؛ لذت، از نظر او، عبارت است از احساس کمال در اشیا؛ زیبایی هم نزد او همانا تعمق یا تأمل بر امری لذت بخش یا خوشایند، یا کمال شیء است. در این مقاله قصد داریم پس از بررسی اهمیت لایب نیتس در استتیک آلمان، ماهیت ادراک حسی نزد او، و سپس رابطه آن را با تجربه استتیکی، کمال، لذت و زیبایی در سپهر استتیک او بکاویم و در اخر هم نقد و نظری بر استتیک او داشته باشیم.