در سنت های پژوهشی، تفاوت های جنسیتی در شناخت، در فاصله بین عوامل زیستی و فرهنگی اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. نظر به تغییرات اجتماعی گسترده ای که در دهه های اخیر در کشور ما اتفاق افتاده است هدف از پژوهش حاضر شناسایی تفاوت های جنسیتی در توانایی های شناختی بوده است. به این منظور نمونه ای به حجم 661 (353 پسر و 308 دختر) کودک دبستانی به روش تصادفی انتخاب و در توانایی های شناختی گسترده ای سنجش شدند. نتایج نشان داد دختران گروه نمونه در متغیرهای استدلال سیّال، پردازش دیداری، حافظه کوتاه مدت و فعال، درک خواندن، سرعت پردازش، توانایی لامسه ای، دانش و پیشرفت ریاضی، حافظه با تاخیر، تمایز شنیداری و دانش جامع، عملکرد بهتری از پسران دارند. بر این اساس پژوهش حاضر نتیجه گیری می کند که الگوی تفاوت های جنسیتی در شناخت، در جامعه ما به نفع دختران تغییر کرده است. این تغییر الگو در نتیجه پاسخدهی متفاوت دختران و پسران به تغییرات اجتماعی مانند تغییر در نقش های کلیشه های جنسیتی و یا تغییر در فرایندهای جامعه پذیری تبیین شده است. دختران به واسطه آنکه از یک سطح محروم تری شروع کرده اند به طور بی محاباتری به تغییرات اجتماعی واکنش نشان داده و از آن بهره می برند و همین امر نیز موجب برتری عملکرد شناختی آنها شده است.