در این مقاله، به بررسی دیدگاه دو فیلسوف مسلمان درباره ی میزان اعتبار آزمایش فکری گالیله ( ۱۵۶۴ - ۱۶۴۲ م) برای اثبات قانون لختی پرداخته ایم. علامه طباطبایی ( ۱۲۸۱ - ۱۳۶۰ ش) و شهید مطهری ( ۱۲۹۸ - ۱۳۵۸ ش) مستقیماً به رد آزمایش فکری گالیله نپرداخته اند، بلکه اگر چنین می نماید که با این آزمایش فکری سر ناسازگاری دارند، صرفاً به این دلیل است که ادعای خدشه ناپذیری این آزمایش فکری و هم ارزش دانستن آن با آزمایش واقعی را تضعیف کنند و در گام بعدی نیز این گزاره را بی وجه کنند که نتیجه ی این آزمایش فکری (یعنی قانون لختی) بتواند اصلی فلسفی را به زیر بکشد و آن را نقض کند. رویکرد این دو متفکر به آزمایش فکری خاصی (یعنی آزمایش فکریِ اثبات کننده ی قانون لختی) را می شود دیدگاهی اجمالی درباره ی طرز تلقی از اصل روش آزمایش های فکری، در فضای فکری فلسفه ی اسلامی معاصر دانست. در دیدگاه این دو متفکر، آزمایش فکری شأن اثبات مطلبی را دارد، اما نه به اندازه ی آزمایش در فضای آزمایشگاهی، آزمایش فکری حدسی و نظری است، نه به دست آمده از اصول تجربی و عملی.