هدف اصلی این پژوهش واکاوی درک کنشگران اجتماع علمی از الگوی اعتبارسنجی نظام آموزش عالی کشور و طراحی الگوی اعتبارسنجی مناسب است. این پژوهش، ازنظر هدف، از نوع پژوهش های توسعه ای و به لحاظ روش،مبتنی بر نظریه زمینه ایاست.بر اساس این روش، تلاش محققان بر آن بوده است تا به معانی، دیدگاه ها و سازوکارهای ذهنی کنشگران آموزش عالی پی برده شوند. چهار ابزار اصلی گردآوری داده های این پژوهش مصاحبه، مشاهده، یادداشت برداری و مرور اسناد بوده است. بر اساس روش شناسی زمینه ای، و با بررسی داده های به دست آمده در مرحله ی اول کدگذاری باز، 2027 مفهوم به دست آمد. داده های مرحله ی دوم کدگذاری باز، در قالب 1262 مفهوم و 157 مقوله ی عمده طبقه بندی شدند. در مرحله کدگذاری محوری، 25 مقوله هسته ای تعیین شدند. در مرحله ی کدگذاری انتخابی 25 مقوله ی هسته ای به سطح انتزاعی بالاتر ارتقاء داده شد و برحسب ویژگی های شرایطی، تعاملی/فرایندی و پیامدی طبقه بندی شد. در پایان، مقوله ی گفتمان کیفیت، بیم و امید، را به عنوان اصلی ترین و نهایی ترین مقوله ی هسته ای انتخاب و بسط داده شدند. این پژوهش نشان می دهد، کیفیت مفهومی پیچیده و چندبعدی است. بر این پایه، توجه چندجانبه و کلی گرا نسبت به اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران و دوری از نگاه جزیره ای و جزء گرا لازم است.