عنصر گفت وگو در حوزه ادبیات، ظرفیت و افق تازه ای برای خوانش متون به دست داده است. عطار با بهره گیری از این عنصر، در رابطه تربیتی مراد و مرید، در پی تبیین فرایند سیر و سلوک عارفانه با رهبری مراد و رسیدن به یک دگردیسی شخصیتی است. همسو با آن در تعلیم و تربیت نیز نوعی تعامل کلامی و فکری بین مربی و متربی در جهت رسانیدن او به کمال فکری و شخصیتی وجود دارد. بنابراین همانندی های درخور تأمّلی، برای ایجاد یک تعامل مدبّرانه بین سیر و سلوک عارفانه و تعلیم و تربیت به چشم می خورد. این مقاله با نگاهی نو، در صدد است تا در حوزه ادب عرفانی بدین عنصر بپردازد و با بازخوانی رابطه مراد و مرید بر اساس نظریه سازنده گرایی، همخوانی روایت عطار از سیر پرندگان به سوی سیمرغ را بررسی و تحلیل نماید. در ساختار این داستان تمثیلی، ضمن تمرکز بر مسأله گفت وگو، به عنوان عنصر کانونی و انسجام بخش، کارکردهای این نظریه مورد بررسی قرار می گیرند. بنابراین پیشبرد این اثر با تکیه بر گفت وگو است که موجب برجسته شدن، درک دیگری، مشارکت و سازماندهی گروهی می شود.