اندیشه های اسماعیلیان درباره آفرینشبا توصیفی اسطوره ای آغاز می شود و بعدها با به کارگیری شیوه و زبان فیثاغورسیان، نوافلاطونیان، اصحاب قبالا و اخوان الصفا، به صورت آمیخته ای از اعداد رازآمیز، نظریه مُثُل و موازی سازی های متعدد بین پدیده های طبیعی و برابرهای آسمانی آنها و سپس یافتن برابرهای آن در دین که مؤید باورهای دینی آنها و حقانیت چهره های اعتقادی شان است، شکل می گیرد. در این شیوه، مفهوم حدّ یک اصطلاح کلیدی و شامل حدّهای دوگانه، پنج گانه و هفت گانه است. بیشتر از همه حدّهای پنج گانه برای توجیه و توصیف آفرینش به کار گرفته شده اند. پژوهش حاضر به بررسی آرای اسماعیلیان و دیدگاه ناصرخسرو درباره اسطوره آفرینش اختصاص دارد.