آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۴

چکیده

اهمیت قطب شمال در قرن حاضر از زمانی نمایان شد که روسیه یک فروند زیردریایی خود را در دوم اوت سال 2007، به ژرفای 4261 متری اقیانوس منجمد شمالی فرستاد و پرچم این کشور را در بستر این اقیانوس نصب کرد. درواقع این عمل روسیه، زمینه ساز مناقشه ای بزرگ بین کشورهای حاشیه قطب شمال شد و حقیقت یکی از نظریه های ژئوپلیتیکی قرن گذشته به نام «نئوماهانیزم» را بر همگان روشن کرد. این نوشتار در جست وجوی آن است که مشخص کند، حاکمیت بر اقیانوس منجمد شمالی به دلیل داشتن یک چهارم منابع هیدرو کربن جهان و همچنین کوتاه شدن مسیر هوایی و دریایی به دلیل گذشتن از دایره عظیمه، سبب شده که قدرت های بزرگی همچون ایالات متحده آمریکا و روسیه، بر سر تصاحب این منابع در حال رقابت و حتی تقابل با یکدیگر باشند؛ چرا که براساس نظریه نئوماهانیزم، در آینده کسی قدرت جهانی خواهد بود که بتواند بر این اقیانوس حاکمیت کامل داشته باشد. سؤال اینجاست که آیا ویژگی های ژئواکونومیکی اقیانوس منجمد شمالی، می تواند زمینه تقابل قدرت های بزرگی همچون ایالات متحده آمریکا، روسیه، کانادا، نروژ و... را در این منطقه ایجاد کند؟ این پژوهش با بررسی توصیفی تحلیلی، در نظر دارد با استفاده از نظریه های مطرح شده و تلفیق آنها و دست یابی بر یک چارچوب نظری جدید، به بررسی موضوع پژوهش بپردازد. به نظر می رسد اهداف کشورهای حاشیه این اقیانوس، به دلیل داشتن منابع بسیار عظیم و غنی در قرن حاضر، بر مفهوم ژئواکونومی منطبق شده اند؛ به همین سبب، اقیانوس منجمد شمالی را صحنه عملیات فرداهای دور نامیده اند و در برخی منابع و کتب علمی، لقب مدیترانه قطبی را برای آن برگزیده اند تا بار دیگر اقتصاد و در رأس آن انرژی را، منشأ تحولات استراتژیک قرار دهند.

تبلیغات