با نگاهی فضایی به استقرار و پیدایش سکونتگاههای روستایی در ایران، میتوان دریافت که الگوی غالب همواره به صورت مکانی و نقطهای بوده است. نتایج پژوهشهای اخیر در این امر مشخص میسازند که این توزیع مکانی سکونتگاهی ریشه در توزیع فضایی منابع پایه به صورت نقطهای و پهنهای دارد. این مقاله با بهرهگیری از الگوهای تحلیل فضایی جمعیت، از جمله ضرایب جینی، آنتروپی و مدلهای تحلیلگر فضایی و خوشهای (cluster)، در پی آن است که چگونگی آرایش فضایی سکونتگاههای روستایی را در استان خراسان رضوی که بیشترین میزان جمعیت روستایی کشور را (4/8 درصد) در سال 1385 داشته است، مورد سنجش قرار دهد. نتایج این پژوهش نشان میدهند الگوی سکونت و جایگزینی فضایی از سکونتگاههای کوچک و متوسط به سکونتگاههای بزرگ، امری اجتناب ناپذیر است. از سوی دیگر، به دلیل اعمال سیاستهای آمایشی نامناسب در تجهیز و توسعه منابع پایه برای تثبیت جمعیت روستایی همواره فرآیند انتقال جمعیت روستایی، از نواحی حاشیهای استان به سمت مراکز بزرگ شهری در چهار دهه گذشته تحقق یافته که از جمله پیامدهای آن ناپایداری سازمان فضایی سکونتگاههای روستایی است.