ارتباطات و تعاملات میان شخصیت های مختلف و افراد با فرهنگ های متفاوت، با توجه به وجود تنوع فرهنگی در داخل کشور و لزوم فعالیت سازمان ها در عرصه بین الملل برای دستیابی به موفقیت و بهبود عملکرد در عصری که از صفات مشخصه آن ارتباطات و جهانی شدن است، یکی از مهمترین مسائل روز مدیریت منابع انسانی محسوب می شود، در همین راستا، تحقیق حاضر به بررسی نقش هوش های فرهنگی و عاطفی بر بهبود عملکرد کارکنان در مرکز ملی مطالعات جهانی شدن می پردازد. روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف، کاربردی. از نظر نوع داده ها، کمی. از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و از نظر شیوه اجرا، پیمایشی یا زمینه یابی است. داده ها از 80 نفر کارکنان مرکز ملی مطالعات جهانی شدن به صورت کل شماری توسط پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین هوش عاطفی و فرهنگی کارکنان با عملکردشان رابطه معناداری وجود دارد به علاوه بین هوش عاطفی با هوش فرهنگی نیز رابطه معناداری دیده می شود. از آزمون کولموگروف-اسمیرنف برای بررسی نرمال بودن متغیرهای تحقیق استفاده شد و توسط آزمون T تک نمونه ای مشخص شد که هوش فرهنگی و عاطفی کارکنان از سطح قابل قبولی برخوردار است.