موتیوها مجموعه قراردادی و سپس کلیشه شده از الفاظی است که به وسیله شاعر برای هنر نمایی و جولان خیال در شعر وارد می شوند و قدمتی به دیرینگی ادبیات هر ملت دارند. در شعر فارسی، علاوه بر مجموعه ای از موتیوهای متداول، یک سلسله موتیوهایی در سبک هندی دیده می شود که در ایجاد شبکه تداعی ها و تصویر سازی شاعران این اسلوب تاثیر ویژه ای دارد. موتیو های شعری در مضمون پردازی و خلق تصاویر غریب و دور از ذهن، که در نزد شاعران سبک هندی، عرصة مناسبی برای اظهار شگفتی خواننده و جولان هنرنمایی سراینده محسوب می شود، در شعر صائب نقش برجسته ای ایفا می کند. او از طریق موتیو ها و نیز سلسله تداعی های پیچیده، در برقراری معادله و ایجاد روابط تناظری میان دو مصراع که صرفاً به قصد خلق مضامین تازه و متنوّع صورت می گیرد، تلاش ویژه ای انجام می دهد؛ امّا در نهایت این کوشش شاعر در اغلب موارد به تکلّف و تصنّع و دور شدن شعر از فوران عاطفی خود منجر می شود؛ افراط در خیال پردازی و دشوارگویی و دشوار پسندی، زمانی در شعر او بهتر به دید می آید، که شاعر همانند دیگر پیروان سبک هندی، موتیو هایی را دست مایة معادله سازی و رسیدن به هدف غایی شعر، یعنی مضمون آفرینی قرار می دهد که ما امروز جز از طریق فرهنگ های عصر صفوی نمی توانیم مفهوم و مدلول اصلی آن ها را دریابیم. با وجود این هرگاه بعد عاطفی، توازن لفظ و معنا و انسجام شعر برمضمون سازی و ایجاد روابط پیچیده و حیرت انگیز غلبه می کند، تک بیت ها و غزلیّات درخشان صائب به وجود می آید که برای همیشه نام او را در کنار مفاخر شعر و ادب فارسی جاویدان نگه می دارد. در این پژوهش سعی بر آن است، ضمن تحلیل جایگاه ساختاری و معنایی برخی از موتیو های غریب و مهجور در شعر صائب، اهمیّت و تاثیر آن ها را در چگونگی به وجود آمدن مضمون های باریک و برقراری پیوند تقابلی، نشان دهیم.