این مقاله، درصدد است تا به بررسی رابطه سیاستگذاری های فرهنگی و گرایش به خشونت بپردازد. شاخص های سیاستگذاری در این پژوهش خصوصی گرایی، ایدئولوژیزه کردن ورزش، افزایش اختیارات دولت که خود شامل دو بعد: 1- سلطه مالی بر ورزش و 2- نظارت بر انتخابات روسای ورزش، مورد مطالعه قرار گرفته است. گرایش به خشونت در دو بعد ابزاری و بازتابی سنجیده شده است. روش این تحقیق پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. حجم نمونه 395 نفر از تماشاچیان بازی تیمهای استقلال و پیروزی است که به شیوه تصادفی انتخاب شده اند. در این پژوهش، یک فرضیه اصلی و چند فرضیه فرعی مطرح شده است. بر اساس فرضیه کلی بین نگرش نسبت به سیاستگذاری های فرهنگی و گرایش به خشونت در فوتبال رابطه معناداری وجود دارد. جهت تبیین و آزمون این فرضیه، پنج فرضیه فرعی مورد آزمون قرار گرفته اند. یافته های پژوهش بر حسب محاسبه ضریب همبستگی پیرسون مبین وجود رابطه معنادار سیاستگذاری فرهنگی و گرایش به خشونت در فوتبال است.