دستوری شدگی فرایندی است که طی آن اجزای زبانی خصوصیات دستوری بیشتری را کسب می کنند. این اجزا در مسیر دستوری شدگی مراحل خاصی را با ترتیب مشخصی پشت سر می گذارند. این مراحل را با نمودار مرحله ای دستوری شدگی باز می نمایند. مراحل در نظر گرفته شده برای دستوری شدگی جهانی نیست؛ با این حال، بسیاری از محققان قائل بر ترتیب مشخصی برای این مراحل هستند. رایج ترین ترتیب ذکر شده عبارت است از: جزء واژگانی آزاد> کلمه نقشی> واژه بست> وند اشتقاقی> وند تصریفی (مسیر دستوری شدگی با توجه به خط فارسی از راست به چپ است که با علامت > نشان داده شده است). اگر تغییری در جهت مخالف در زبان صورت گیرد، آنگاه در زمره دستوری زدایی طبقه بندی می گردد. دستوری زدایی نسبت به دستوری شدگی از نظم کمتری برخوردار است، با این حال زبان شناسان انواعی را برای آن قائل شده اند. در مقاله حاضر، ضمن توصیف دستوری شدگی و دستوری زدایی به یکی از این انواع دستوری زدایی، یعنی تصریف زدایی در زبان فارسی می پردازیم. در تصریف زدایی وندهای تصریفی با از دست دادن بعضی خصوصیات دستوری خود تبدیل به وندهای اشتقاقی می شوند. وندهای ﺑ- و ﻧ- فارسی نمونه خوبی برای این نوع تغییر هستند. این دو پیشوند در بعضی از کاربردهای خود تبدیل به وندهای اشتقاقی شده اند. در اینجا ما سیر تکوین و تغییر این دو پیشوند را در فارسی جدید (یعنی فارسی دوران اسلامی) با توجه به نمودار دستوری شدگی نشان خواهیم داد و سپس با توجه به شواهد، ثابت خواهیم کرد علی رغم اینکه ﺑ- و ﻧ- خصوصیات دستوری خود را در بعضی کاربردها از دست داده اند، ولی مسیر دستوری زدایی این دو جزء الزاماً خلاف همان مسیر طی شده هنگام تکوین آنها نیست