جایگاه والای بیدل دهلوی در ادبیات عرفانی و معانی و مضامین بلند و ژرف در اشعار او، قابل تفسیر و بررسی است. مقاله ی حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به بررسی دیدگاه بیدل درباره ی منشأ آفرینش و جایگاه انسان در عالم خلقت پرداخته است. در آثار بیدل، اعتقاد به تجلّی خداوند و وحدت وجود و جایگاه انسان کامل در آفرینش جهان، به طور چشمگیری مشهود است. بیدل تمام جهان هستی را تجلّی حضرت حق می داند. او معتقد است که منشأ آفرینش عالم و انسان، عشق است و این عشق در تمام هستی جریان دارد. بیدل مبنای عرفان خود را وحدت وجود معرفی می کند و معتقد است که تمام کثرات این عالم، ریشه در وحدت دارد.
البته بیدل کثرت را هم به رسمیّت می شناسد و معتقد است که با عبور از این کثرات، می توان به وحدت رسید. او برای تبیین عقیده ی وحدت وجودی خویش از تمثیل هایی مانند خیال، آیینه، موج و دریا، حباب و دریا، سلسله ی اعداد و...استفاده می کند. بیدل مانند سایر متصوّفان هدف از خلقت و نظام آفرینش را وجود انسان کامل می داند. انسان کامل از نظر بیدل آیینه ی تمام نمای خداوند، خلاصه ی اعیان و زبده ی آفاق است. بیدل پیامبر اسلام(ص)را به عنوان انسان کامل معرفی می کند و هدف از آفرینش جهان را وجود حضرت محمّد (ص) می داند.