آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۵

چکیده

میزان اتکا و اطمینان به ظواهر قرآن و نقش روایات در این مهم، از مبانی زبان شناختی قرآن کریم است و همواره حجم درخوری از مباحث اصولی و هرمنوتیکی را به خود اختصاص داده و می دهد. در این مقاله در صدد هستیم موضوع مذکور را نه صرفاً با رویکرد اصولی یا هرمنوتیکی، بلکه در پرتو آموزه های نهج البلاغه بررسی کنیم. در آموزه های امیرمومنان علی علیه السلام با دو دسته از بیانات مواجه هستیم. دسته اول شواهدی که ممکن است از آنها حجیت ظواهر قرآن و استقلال آنها در فهم و استنباط برداشت شود و دسته دوم شواهدی که در آنها ذو وجوه بودن قرآن یا نیازمندی به اهل بیت علیهم السلام در فهم مطرح و ممکن است از آنها عدم حجیت ظواهر قرآن و عدم استقلال آیات در فهم و تفسیر برداشت شود. با بررسی هر دو دسته از شواهد و ارائه تقریرات و نقدهای مطروحه، چنین به نظر می رسد نه از شواهد دسته اول که ناظر به استقلال و معیاریت قرآن در فهم و حجیت آنند، می توان به پذیرش حجیت ظواهر قرآن رأی داد و نه از شواهد دسته دوم که ناظر به ذو وجوه بودن قرآن و نیازمندی فهم آن به اهل بیت علیهم السلام و قیومیت آنان است، می توان نفی حجیت ظواهر قرآن را نتیجه گرفت. هر چند دست کم می توان گفت که شواهد دسته اول ناظر به حجیت فهم در نصوص و محکمات و شواهد دسته دوم ناظر به ضرورت رجوع به روایات درباره مجملات و متشابهات هستند. نویسنده بر این باور است که ظواهر قرآن پس از فحص و یاس از قرائن ( نه الزاماً قرائن روایی) حجیت دارند و می توان به آن معنا اتکا کرد که تفصیل آن در این تحقیق خواهد آمد.

تبلیغات