آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و آگاهی ترافیکی، با نظم­گریزی عابران پیاده در شهر یاسوج، انجام شده است. روش به کار گرفته شده در این تحقیق که در سال 1392 انجام شد، پیمایش و ابزار آن پرسشنامه بوده است. جامعه­ آماری کلیه شهروندان 60- 18 ساله بودند که در بازه­ زمانی دو ماه قبل از اجرای پژوهش به عنوان عابر پیاده در ترافیک شرکت داشته­اند. در مجموع 479 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله­ای انتخاب شدند. مقیاس­های نظم­گریزی و آگاهی ترافیکی عابران پژوهشگر ساخته و دارای اعتبار محتوا هستند که برای سنجش پایایی آنها از همسانی درونی به روش کودر و ریچاردسون، استفاده گردید. برای سنجش سرمایه اجتماعی نیز از تلفیق دو پرسشنامه­ چن و همکاران، و گروتائرت و دیگران، استفاده شد. براساس نتایج توصیفی تحقیق، نرخ نظم­گریزی ترافیکی در بین عابران بسیار بالا بوده است و بر اساس نتایج تحلیلی این پژوهش بین سرمایه اجتماعی و آگاهی ترافیکی و سن عابران، با نرخ نظم­گریزی آنان رابطه معناداری وجود دارد. نتیجه­گیری اساسی پژوهش حاضر این است که با افزایش سطح سرمایه اجتماعی و آگاهی ترافیکی، نرخ نظم­گریزی عابران پیاده کاهش می­یابد.

تبلیغات