آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۱

چکیده

علّامه طباطبائى در اصول فلسفه و روش رئالیسم، براى نشان دادن ارزش ادراکات و خارج نمایى مفاهیم کلى کوشیده است تا آنها را از طریق ادراک حسى مربوط به واقعیت هاى عینى نشان دهد و ازاین رو تحلیلى از ادراک حسى به دست داده است. در نظر او ادراک حسى حاصل تأثیر محسوس عینى بر اندام قوه حسى و تشکیل پدیده اى مادى در آن است. این پدیده مادى معلوم به علم حضورى است و سبب حصول صورت حسى در حاس و شکل گیرى ادراک حسى است؛ اما او در بدایة الحکمه و نهایة الحکمه تأثیر محسوس بر اندام حسى و فعل و انفعالات مادى به وجود آمده در آن را علت معدّه حضور صورت هاى حسى و خیالى نزد نفس دانسته است. صور حسى و خیالى، صورت هاى قائم به ذات اند که نفس به آنها علم حضورى دارد و با اعتبار خاصى درباره آنها و مقایسه با محسوسات خارجى که منشأ آثار خارجى اند، از آنها علم حصولى مى سازند. نظریات او در این کتاب ها با هم یکسان نیستند و تا اندازه اى ناسازگارند. با توجه به اینکه کتاب هاى بدایة الحکمه و نهایة الحکمه آثار نهایى علّامه طباطبائى هستند، نظریه نهایى او را باید نظریه اى دانست که در این کتاب ها ارائه شده است؛ یعنى ادراک حسى اعتبار خاصى است که ذهن نسبت به صورت مجرد مثالى معلوم به علم حضورى اعمال مى کند.

تبلیغات