آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

هدف این پژوهش، شناسائی نیازهای آموزشی آموزشیاران زن شاغل در مراکز یادگیری محلی، شامل مهارت های تدریس و رسانه های آموزشی، مهارت اساسی (شغلی، زندگی)، است. این پژوهش، از نوع کاربردی و با روش تحقیق توصیفی ـ پیمایشی و با ابزار جمع آوری اطلاعات انجام شده است که عبارت اند از سه نوع پرسشنامه با ضریب آلفا کرونباخ 89% و ابزارمصاحبه به روش کیفی، با تکنیک گروه متمرکز با حجم نمونه آماری برابر 88 تن از آموزشیاران مراکز یادگیری محلی شهرستان کاشان، با روش سرشماری. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های آمار استنباطی، مانند تحلیل واریانس(ANOVA) وآزمونF، دانت و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته های حاصل از آزمون های مرحله اول (نظر سنجی) اعلام شده است. این یافته ها عبارت اند از نیازهای آموزشی آموزشیاران به ترتیب اولویت دوره های آموزشی، تجهیزات آموزشی، فضای مناسب آموزشی، برگزاری اردوهای علمی و آموزشی، آموزش و تربیت مربیان درس مهارت های اساسی، برگزاری کلاس آموزش هنر، تجدید نظر در کتب درسی، وافزایش ساعات تدریس در یک دوره و چند مورد نیاز فرعی. پس از آزمون های مرحله دوم (آزمون های دانشی و مهارتی) چنین نتیجه گرفته شد که آموزشیاران در زمینه دانش طراحی آموزشی، مهارت قبل از تدریس، مهارت های حین تدریس و کل روش های تدریس در حد متوسط و پایین اند و درباره دانش وسایل و رسانه های آموزشی و به کارگیری آن ها و همچنین مهارت های اساسی در حد متوسط رو به ضعیف اند و هرچه سابقه آموزشی و مدرک تحصیلی بالاتر می رود این مهارت ها نیز افزایش می یابد؛ هرچه سابقه آموزشی بیشتر می شود این مهارت ها بهتر می شود و با افزایش مدرک تحصیلی این مهارت ها افرایش می یابد. نتایج حاصل از آزمون های مرحله سوم، که با استفاده از فن دلفی به دست آمده است، عبارت اند از نیازهای آموزشی آموزشیاران شامل افزایش دانش دربارة روش ها و فنون تدریس طراحی آموزشی و استفاده از وسایل و رسانه های آموزشی و کمک آموزشی.

تبلیغات