در این پژوهش، پس از واکاوی ادبیات تجربی و نظری پیرامون موضوع، سعی شده است با رویکرد نوینی به پدیده حجاب توجه شود؛ بر همین اساس، بر خلاف تحقیقات پیشین که در آنها، حجاب یا پوشش اسلامی و امنیت به طور منفک بررسی شده بود، در این پژوهش، رابطه بین حجاب و امنیت اجتماعی در بین زنان بررسی شده است.
از آنجا که حجاب زنان یکی از ارکان اصلی نظام ارزشی جامعه ما قلمداد می شود، نوع آن در بین زنان می تواند اهداف مهمی را در جامعه دامن زند پوشش غیر اسلامی زنان، خود، می تواند زمینه ساز برخی هنجارشکنی ها و فرصت مناسبی برای تهدیدگران اجتماعی باشد، و به همین دلیل انجام چنین پژوهشی ضرورت پیدا می کند. این پژوهش در بین 1000 نفر از زنان تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای در اماکن عمومی شهر تهران اجرا و اطلاعات از طریق پرسشنامه و مصاحبه شفاهی گردآوری شده است. یافته های حاصل از این پژوهش با کاربرد آماره هایی چون Eta، ضریب توافقی پیرسون(Contingency Coefficient) و F تحلیل شده است و نشان می دهد که بین نوع حجاب زنان و میزان امنیت اجتماعی آنها، و نوع تهدیدات وارده به آنها و احساس امنیت فردی آنها، رابطه معنی داری به لحاظ آماری وجود دارد. همچنین نتایج به دست آمده از اجرای رگرسیون تصنعی، بیانگر آن است که مقدار واریانس تبیین شده متغیر امنیت اجتماعی با نوع پوشش 22/0 است.