آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۱

چکیده

بحث درباره مواد ثلاث (وجوب، امکان و امتناع) و گزاره هاى موجّه، هم در منطق و هم در فلسفه مطرح است. منطق دانان مسلمان در آثار منطقى خویش، اغلب ضمن بحث درباره اقسام گزاره ها، گزاره هاى حملى را به گزاره هاى موجّه و غیرموجّه (مطلق) تقسیم، و سپس اقسام و احکام گزاره هاى موجّه را به تفصیل بررسى مىکنند. فیلسوفان نیز مفاهیم یا ماهیات را به سه دسته واجب الوجود، ممکن الوجود و ممتنع الوجود تقسیم، و درباره احکام فلسفى هریک بحث مىکنند. اکنون این مسئله درخور طرح است که چه تفاوتى میان معناى منطقى و معناى فلسفى مواد و جهات هست و آیا این بحث اصالتا بحثى فلسفى است یا منطقى؟ اندیشمندان مسلمان در پاسخ به این مسئله، دستکم سه دیدگاه را مطرح کرده اند که به ترتیب عبارت اند از: 1. تمایز معنایى؛ 2. وحدت معنایى و اختلاف حیطه اى؛ 3. وحدت معنایى و تساوى حیطه اى. در این مقاله پس از طرح و نقد دو دیدگاه نخست، دیدگاه سوم به منزله رأى مختار ملّاصدرا بررسى مى شود. یکى از پیامدهاى این دیدگاه آن است که بحث درباره مواد و جهات، اصالتا بحثى فلسفى است، نه منطقى، و اگر در منطق درباره آن بحث شود استطرادى است. در بخش دیگر مقاله، دیدگاه سوم نیز نقد، و نشان داده مى شود که این دیدگاه با چالش هایى روبه روست؛ براى نمونه، لزوم اختصاص موجّهات به اقسام ویژه اى از گزاره هاى حملى. در پایان دیدگاه چهارمى به اختصار پیشنهاد مى شود که بر پایه آن، تمایز معنایى میان جهات منطقى و جهات فلسفى بنابر تمایز میان جهات راجع به صدق و جهات راجع به وجود تبیین مى شود.

تبلیغات