واحدهای ساختاری اسطوره (Myth) از واحدهای ساختاری سازنده زبان به همان شیوه متفاوت است که واحدهای ساختاری زبان از یکدیگر. اساطیر، پویایی انسان برای معنادارکردن یک مفهوم از میان اطلاعات بی نظمی است که طبیعت و دیگر نمادهای اسطوره ارائه می هند. آنان ایماژهای تجسم یافتة نیروهای کیهانی و نمودگار تجربه ای در عالم قداست اند که در آفرینش کیهانی، امور پهلوانی، آیین ها و توتم پرستی و ... نمایان هستند.
فروغ فرخزاد از شاعران معاصر ادب پارسی است که اشعارش، با یاری گرفتن از اساطیر، سیری را از ایستایی به سوی دو معنایی یا چند معنایی پشت سر گذاشته اند و در نتیه این زبانِ شعری، باعثِ جایگزین کردن اجزاءِ عینی با اجزاءِ ذهنی اسطوره گردیده است. در این مقاله به بررسی اسطوره و ابعاد آن در اشعار فروغ فرخزاد پرداخته شده است