آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۳

چکیده

در کنش هستی شناسانه عرفانی، هدف سالک وصال به حق و معرفت بر امور، پدیدهها و حالاتی است که کمیت عقل در راه آن لنگ است و بالهای پرواز دل، فربه. او برای نیل بدین هدف باید به مدد ریاضت و صداقت، پاکی را برای دل، روشنایی را برای دیده و آشنایی را برای گوش به ارمغان آورد. در این حالت، دلش روشن از نوری است که محرومان هرگز آن را نیافتهاند و دیدگانش گشوده به دیدنیهایی است که اغیار ندیدهاند و گوشهایش آشنا به رمز و رازهایی است که ناآشنایان نشنیدهاند. عرفا از حاصل این پاکی و روشنایی و آشنایی، با عنوان سر یا راز یاد میکنند و عارف واصل و کامل کسی را میدانند که در کتمان اسرار بکوشد. جلالالدین محمد بلخی در مثنوی و کلیات شمس، راز و رازداری و موضوعات مربوط بدان را مطرح کرده است و از جایگاه راز، رازداری و خاموشی، محرم و نامحرم، موانع رازدانی، عوامل افشای راز و رسولان یا پیامآوران راز و... سخن گفته است. این مقاله به تحلیل راز و رازداری در عرفان مولوی پرداخته است.

تبلیغات