در این پژوهش تلاش شده است تا نوع و جایگاه نهادهای سیاستگذار برای ایلات و عشایر در دوره پهلوی اول توصیف و تحلیل شود. بر پایه قانون اساسی ایران، در ساختار حقوقی قدرت سه نهاد سلطنت، مجلس شورای ملی و هیات وزرا از حق قانونی برای سیاستگذاری، از جمله برای ایلات و عشایر برخوردار بودند، اما در ساختار حقیقی قدرت، شان رسمی پادشاه در تصمیم گیری، مولفه های فردی رضاشاه، باور داشت های منفی او در باره بازدارندگی جامعه ایلی و عشیره ای در پروژه نوسازی کشور و صدور فرمانهای متعدد در باره آنان، در حقیقت جایگاه منحصر به فردی در خط مشی گذاری ایلی و عشیره ای به رضا شاه در مقایسه با مجلس و هیات وزرا بخشیده بود.در این پژوهش، همچنین جایگاه مجلس در فرآیند سیاستگذاری از رهگذر مصوبات عام وخاص برای ایلات و عشایر نیز تحلیل شده است و بنا بر نتایج این تحقیق، مجلس هشتم با تصویب هشت مصوبه برای ایلات و عشایر، از همسوترین و پرکارترین مجالس دوره پهلوی درخط مشی گذاری برای ایلات و عشایر بوده است.همچنین هیات وزیران از طریق تقدیم لوایح و گذراندن «تصویب نامه»، بخشنامه، «اساسنامه» و «آیین نامه» در جریان سیاستگذاری مشارکت می نمود. یافته های این تحقیق نشان می دهد که متغیر شخصیت رضا شاه بر سایر نهادهای سیاستگذار اولویت می یافت و عموما به دلیل مقام پادشاهی و فرمانده کل قوا بودن، سایر نهادهای اصلی و فرعی را تحت شعاع جایگاه فراقانونی و تلقی و اشتیاقهای مدرنیستی خود از مساله پیچیده و چند وجهی ایلات و عشایر قرار می داد.