یادگیری حرف تعریف خاص انگلیسی بوسیله زبان آموزان غیر انگلیسی زبان بخصوص فارسی زبانها بعلت عدم وجود معادل آن در زبان فارسی یکی از مشکلترین موارد یادگیری زبان انگلیسی میباشد. در این تحقیق کاربرد حرف تعریف انگلیسی به چهار دسته کلی تقسیمبندی شده است که عبارتند از: کاربرد متنی (Textual)، ساختاری (Structural)، موقعیتی (Situational) و فرهنگی (Cultural). زبانآموزان شرکت کننده در این تحقیق به چهار گروه مختلف با توانش زبانی متفاوت دستهبندی شدند سپس یادگیری کاربردهای مختلف حرف تعریف انگلیسی توسط این گروهها مورد بررسی قرارگرفت. در این تحقیق، دو حالت متفاوت یعنی"عدم استفاده از حرف تعریف در صورتی که نیاز به حرف تعریف وجود دارد" و " استفاده بیش از حد معمول و غیر لازم" مورد بررسی و تأکید قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان میدهد که تفاوت معنیداری در عدم بکارگیری حرف تعریف با کاربری متنی و فرهنگی بین گروههای مختلف وجود ندارد، ولی در کاربری ساختاری و موقعیتی تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنیــن در استفاده بیش از حـد معمول و غیر لازم از حرف تعریف خاص، تفاوت معنی داری بین گروههای مختلف در کاربری متنی، ساختاری و موقعیتی وجود دارد، ولی در کاربری فرهنگی تفاوت معنیدار نیست. نتایج تحقیق بر این نکته تأکید دارد که ترتیب یادگیری کاربردهای مختلف حرف تعریف از روند خاص پیروی میکند و تصور میشود که استفاده بیش از حد و غیر لازم حرف تعریف بواسطه احساس نیاز توسط زبانآموزان ناشی از عامل متنی, مشکلترین کاربرد و عدم استفاده از حرف تعریف بواسطه احساس عدم نیاز ناشی از عامل فرهنگی, راحتترین کاربرد استفاده از حرف تعریف در فرآیند یادگیری حالتهای مختلف آن میباشد. یافتهها همچنین بر این نکته دلالت دارد که روند پیشرفت یادگیری حرف تعریف خاص با کاربرد فرهنگی در هر دو حالت"عدم استفاده" و"استفاده بیش از حد و غیر لازم" بعلت ناکافی بودن آموزشهای کلاسی در مقایسه با دیگر کاربردها از رشد کندتری برخوردار است.