قوم نگاری یکی از روشهای علمی تحقیق در علوم انسانی با درگیری فعال محقق در میدان تحقیق دنبال مشارکت در توسعه معرفت علمی از گروهها یا فرهنگها است. مشاهده مورد مطالعه در شرایط طبیعی و نهایتا تحلیل و ارزیابی یافته ها در زمینه و بستر مورد مطالعه باعث دیدی جامع نگر در تحقیق قوم نگاری با اعتبار نسبتا بالایی گردیده است.قوم نگاری بر اساس بنیان نظری بر فرهنگ و با دیدی کل گرایانه به مطالعات عمیق برای توصیفی دقیق و فشرده از مورد مطالعه می پردازد. این مقاله ضمن توضیح بنیان نظری قوم نگاری در باره بستر روش شناختی آن بحث می کند. بر اساس پیش فرض های روش شناختی، این تحقیق در یک فرآیند مشخص با طرح مساله شروع و نهایتا به نتیجه گیری ختم می شود که چگونگی حرکت در این فرایند نیز از اهداف این مقاله است در نهایت سعی خواهد شد نقاط قوت و ضعف قوم نگاری برای استفاده در تحقیقات علوم انسانی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.