ریشههای وحدت و منادیان تقریب
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
هماره ندای وحدتگرایانه مصلحان شبهاتی در ذهنهای متحجر و کوتهبین مخالفان ندای تقریب ایجاد نموده است. آنان بر این باورند که تقریب مذاهب اسلامی لاجرم چیزی نمیباشد جز یکی از مواردی که در زیر بدان اشاره میشود:
1 - یکی از مذاهب اسلامی برگزیده شود و بقیه فرق اسلامی تنها از آن مذهب برگزیده تبعیت کنند.
2 - مذاهب مختلف در یکدیگر ادغام شوند به این صورت که مشترکات تمامی مذاهب گرفته شود و مفترقات و اختلافها کنار گذاشته شود.
3 - کنار گذاردن همه مذاهب موجود و بازگشت به طریقه سلف صالح یعنی شیوه مسلمانان و صحابه و تابعین قبل از شکلگیری مذاهب مختلف.
4 - ایجاد مذهبی جدید و کنار گذاشتن مذاهب موجود.
بدیهی است اگر منظور منادیان همبستگی، یکی از موارد مذکور باشد دیگر وحدت به آن معنا نه معقول و منطقی است و نه مطلوب و عملی.
علامه محمدتقی قمی موسس دارالتقریب مصر و کسی که آوازه فعالیتهای وحدتگرایانهاش مرزهای کشورهای اسلامی را درنوردید و به دنیای مسیحیت نیز کشیده شد تا جایی که واتیکان برای ایجاد اتحاد بین دو مذهب کاتولیک و پروتستان دست یاری از او طلبیدند، هدف از وحدت بین مذاهب اسلامی را چنین بیان میدارد:
«در هم آمیختن (اندماج) مذاهب اسلامی نه هدف ما است و نه مقصود ما، بلکه ندای ما این است که مسلمانان در اصول اسلام، آن اصولی که مسلمانان بدون آن که اعتقاد به آنها داشته باشند مسلمان شناخته نمیشوند، متحد باشند؛ یعنی بدانند که در این اصول با یکدیگر اتحاد دارند و در سایر مسائل هم همچون کسی که قصدش لجاج با فلج کردن دیگران و غلبه بر آنان نیست بنگرند و در این راه، حق و حقیقت و معرفت صحیح را بجویند و در این صورت چنانکه توانستند با انصاف از راه دلیل و برهان در مسالهای از مسائل اختلافی به اتفاق نظر نائل گردند چه بهتر1 وگرنه هر کدام آنچه را در نرسیدن به آن معذور دانسته نسبت به آنان خوشبین باشد، چه این که اختلاف در غیراصولدین هیچ ضرری به ایماننرسانده و اختلافیافتگان در این مسائل را از دایره اسلام خارج نخواهد ساخت.» 2
در گفتار فوق مفهومی که علامه قمی از وحدت و همبستگی مسلمانان در ذهن دارد، برگرفته از قرآن، سنت و سیره بزرگان دین است. وی با برجستهسازی این مفهوم رجعتی دوباره را به این منابع اصیل خواستار شدند.
وحدت از دیدگاه قرآن
وحدت و همبستگی از دیدگاه قرآن، عامل رحمت الهی است. خداوند در سوره هود آیه 118 3 اشاره میفرماید که «امت واحده» دارای دو بعد تکوینی و تشریعی میباشد و طبق نص آیه 118 سوره هود اجباری در تشکیل «امت واحده» از جهت بعد تکوینی وجود ندارد همچنان که مردم به گروههای مختلف تقسیم شدهاند. بعثت انبیاء الهی در راستای تشکیل «امت واحده» از نظر بعد تشریعی است و رحمت الهی است که بربندگانش ارزانی نموده است. خداوند پیامبران را برای رفع اختلاف میان انسانها مبعوث کرده تا همان طور که در آغاز امر، کلیه مردم امت واحدی بودند بار دیگر انسانها یکتاپرست شوند4 از این رو خداوند پیامبران و پیروانشان را امت واحدی میداند و از آنها میخواهد که او را پرستش کنند5 و از فرامینش سرپیچی نکنند6 خداوند در سوره آل عمران آیه 103 مردم را دعوت به وحدت و همبستگی مینماید و از آنها میخواهد که به ریسمان الهی قرآن و اسلام که عامل وحدت است چنگ بزنند و به انسانها یادآوری میکند که شما با هم دشمن بودید و خداوند میان دلهای شما الفت برقرار کرد و این الفت و برادری را نعمتی از سوی خود میداند7 و در نهایت این که قرآن، این کتاب وحدت آفرین، تمام مومنان را برادر یکدیگر میداند و آنها را به صلح و آرامش دعوت میکند و از تمامی مسلمانان میخواهد بین برادران دینی خود صلح و آشتی برقرار کنند تا این که رحمت خداوند شامل حالشان شود. 8
در این راستا مرحوم آیتالله بروجردی معتقد بود خداوند علاوه بر این که مسلمانان را به وحدت فرامیخواند تمامی اهل کتاب را هم به وحدت کلمه دعوت میکند و از آنها میخواهد بیایید به این کلمه مشترک چنگ زنیم و در نشر و عمل به موجبات آن، یاور و پشتیبان همدیگر باشیم. 9
وحدت در سیره پیغمبر اسلام (ص)
و ائمه اطهار علیهمالسلام
با تمسک به سنت پیامبر که مشترک میان تمام مذاهب اسلامی است میتوان به وحدت و یکپارچگی دست یافت، پیامبر اسلام(ص) وحدت را مختص به مسلمانان نمیدانستند، بعد از این که پیمان اخوت بین مهاجرین و انصار برقرار کردند به پیروان سایر ادیان نیز توجه نمودند و با ارسال نامههایی توسط پیکها و سفیران خود از آنها خواستند از وحدت کلمه پیروی کنند از این رو بزرگانی همچون آیتالله بروجردی با ارسال نامههایی به بزرگان الازهر مصر همانند مجید عبدالسلیم و شیخ محمود شلتوت زمینهساز فتوای تاریخی شیخ شلتوت مبنی بر جواز تبعیت از شیعه امامیه گردید.
ائمه اطهار علیهم السلام نیز پیرو آیات وحدت آفرین قرآن کریم و سیره حضرت رسول (ص) هر زمانی که احساس میکردند مرتدین و یا دشمنان خارجی اصل اسلام را با خطر مواجه کردهاند فارغ از تمامی اختلافات به کمک خلیفه و مسلمانان میشتافتند و از هیچگونه کمکی دریغ نمیورزیدند.
امیرالمومنین علیعلیهالسلام در نامهای که به مالک اشتر، والی مصر، مینویسد به این نکته به روشنی اشاره میفرماید: «دیدم گروهی از مردم مرتد شدند و از اسلام برگشته میخواستند دین محمد(ص) را از بین ببرند، ترسیدم اگر به یاری اسلام و مسلمانان نپردازم رخنه یا ویرانی در آن ببینم که مصیبت و اندوه آن برمن بزرگتر از فوت شدن ولایت و حکومت بر شما باشد. چنان ولایتی که کالای چند روزی است که آنچه از آن حاصل میشود از دست میرود مانند آن که سراب زائل میگردد یا چون ابر از هم پاشیده میشود، پس در میان آن پیشامدها و تباهکاریها برخاستم تا این که جلوی نادرستی و تباهکاری گرفته شده از بین رفت و دین (از فتنه مرتدین و تباهکاران) آرام گرفته و (از نگرانی) باز ایستاد.» 10
ایشان همچنین در جنگ مسلمانان با دول قدرتمند آن زمان (ایران و روم) به کمک خلیفه و مسلمانان میشتابند، خلیفه دوم قصد داشت شخصا به همراه لشکر به جنگ قیصر روم برود. از این رو با حضرت علیعلیهالسلام مشورت کرد. حضرت، وی را از شرکت در جنگ نهی کرد و از خلیفه خواست در مدینه بماند و به جای خود مرد جنگ دیده و دلیری را به سوی روم بفرستد. زیرا به تعبیر امیرالمومنین علیهالسلام در نهجالبلاغه اگر خلیفه در جنگ کشته شود دیگر برای مسلمانان شهرهای دوردست و سرحدات پناهی نمیماند. 11
در جنگ بین ایران و مسلمانان نیز خلیفه دوم با علیعلیهالسلام به مشورت میپردازد و از کمک فکری حضرت در راه پیروزی اسلام برکفار استفادهمیکند.
حضرت علی علیهالسلام علیرغم نظر عثمان که خواسته بود عمر به همه مسلمانان شام و یمن و مکه و مدینه و کوفه و بصره نامه بنویسد تا برای جنگ آماده شوند و خود خلیفه نیز به همراه آنان به جنگ برود فرمود؛ صلاح نیست از مدینه حرکت کنی، چون این شهر، پایتخت اسلام است و صلاح نیست لشکر را از شام فرابخوانی، چون شهری که بسختی به تصرف درآمده سزاوار نیست از لشکر تهی ماند، مبادا هرقل پادشاه روم آگاه شده، از کمین بیرون آمده دوباره آنجا را به تصرف درآورد....
حضرت خواست خلیفه در مدینه بماند و مرد دلیری را امیر لشکر اسلام نموده و به جنگ ایرانیها بفرستد و نعمان ابن مقرن را برای امیری لشکر به خلیفه دوم پیشنهاد کرد و عمر این رای را قبول نمود.12 سایر ائمه نیز در مواقع لزوم به کمک خلفا میآمدند و آنها را از تنگنا میرهاندند، از جمله هنگامی که پادشاه روم، نامهای به عبدالملک بن مروان مینویسد و او از پاسخ درمیماند، امام سجاد علیهالسلام پاسخ نامه را مینویسد. 13
زمان هشام بن عبدالملک، هنگامی که حکومت روم قصد داشت سیادت و استقلال حکومت به ظاهر اسلامی را از بین ببرد و سکه روم را برمسلمانان تحمیل کند امام باقر علیهالسلام طرح سکه اسلامی را به هشام داد و با این تهدید به مقابله پرداخت. 14
شیخ حرعاملی در وسایل الشیعه از امامان شیعه نقل کرده است که آن بزرگواران پیروانشان را دعوت میکردند در مجامع عمومی مسلمانان و در نماز جماعت آنها شرکت کنند و به ائمه جماعات اهل سنت اقتدا کنند و نمازخواندن پشت سر ائمه جماعات اهل سنت را مانند نماز خواندن پشت سر پیغمبر اسلام میدانستند.15
ائمه اطهار علیهم السلام با دعوت مسلمانان به وحدت و همبستگی از ایجاد ضعف و سستی در پیکره اسلام جلوگیری میکردند. از این رو میتوان اقتدار و عزت مسلمین در صدر اسلام را از جمله نتایج وحدت و یکپارچگی مسلمانان به شمار آورد.
وحدت در سیره بزرگان
سیر در تاریخ اسلام، بیانگر این نکته است که بسیاری از عالمان شیعی و سنی توجه و اهتمام ویژهای به مساله وحدت و همبستگی مسلمین داشتهاند.
سیره بزرگان دینی بر این پایه استوار بوده است که در حرکتهای اسلامی، رهبری نهضت به دست هر یک از مذهبهای اسلامی باشد، بردیگر مذهبها، همراهی، پشتیبانی و دفاع لازم و ضروری است همانطور که در گذشته عالمان بزرگ سنی به پشتیبانی از نهضتهای علوی و شیعی فتوای جهاد دادهاند.
«هناک علماء من اکابر علماء السنه افتوا بوجوب الجهاد، و بوجوب القتال بین یدی ثوار آلمحمد(ص)»16 عالمان بزرگ اهل سنت به واجب بودن جهاد و پیکار با انقلابیون آل محمد(ص) فتوا دادهاند. به عنوان نمونه، ابوحنیفه در آغاز، فتوای جهاد به همراهی نهضتهای علوی داد و خود در یکی از این نهضتها شرکت کرد. 17
عالمان شیعی نیز در جنگ بین حکومت عثمانی و انگلیسیها برسر عراق فتوای جهاد صادر کردند و بزرگوارانی چون؛ آقا سیدمصطفی کاشانی و فرزند ایشان سید ابوالقاسم کاشانی، سیدمحمدتقی خوانساری، شیخ الشریعه اصفهانی، سیدعلی داماد، سید محسن حکیم، شیخ محمدحسین کاشف الغطاء، نایینی و ... در صحنه پیکار حاضر شدند و با دشمن جنگیدند.
از نکات قابل تامل در عزت و شوکت مسلمین در قرون اولیه، حفظ حرمتها و احترام متقابلی است که بزرگان مذاهب مختلف اسلامی در حق یکدیگر رعایت میکردند و این تفاهم و وحدت میان بزرگان دینی بین پیروان و تابعین آنها نیز تسری پیدا میکرد. از قول مالک، پیشوای مالکیها که روابط بسیار خوبی با امام صادق علیهالسلام داشت چنین نقل میکنند: 18
«وقتی به حضور جعفربن محمد رسیدم، به من احترام گذاشت و من خدا را شکر کردم که او به من محبت دارد.»
بزرگان شیعه همچون شیخ صدوق (ره) صراحتا اعلام میکردند:
«پرهیز از بدگویی به باورهای اهل سنت تا خروج امام زمان(عج) واجب است، هر کس پیش از خروج آن حضرت چنین کند، از دین خدا و مذهب امامیه خارج شده و با خدا و رسول خدا و امامان معصوم مخالفت کرده است.» 19
بزرگان و پیشوایان شیعه بشدت با افرادی که به مقدسات اهل سنت بیاحترامی میکردند برخورد مینمودند و آن عده را از خود طرد میکردند.
این انتظاری است که همواره از علمای روشنبین اهل سنت نیز رفته و میرود.
حسین بن روح، نایب ولیعصر(عج) از بیاحترامی به مقدسات اهل سنت جلوگیری میکرد و حتی در موردی که یکی از کارگزاران او به معاویه توهین کرده بود، او را از کار برکنار کرد و شفاعت دیگران را درباره او نپذیرفت. 20
این رویه در عصر حاضر نیز از سوی علمای اسلام به جد پیگیری میشود. در روزگاری که سلاطینی همچون؛ آتاتورک در ترکیه، رضا شاه در ایران، جمال عبدالناصر در مصر، اماناللهخان در افغانستان و... برکشورهای اسلامی چنگ انداخته بودند و در پی دینزدایی بودند، استعمار نیز چشم طمع به ثروت کشورهای اسلامی دوخته بود و در راستای نیل به هدف شوم خود در پی تفرقه بین مسلمین بود. بزرگانی همچون؛ آیتالله بروجردی، شهید سید محمدباقر صدر، علامه محمدتقی قمی، شیخ محمود شلتوت، شیخ عبدالمجید سلیم، محمد عبده و ... تمامی توان خود را به کار میبستند تا از ایجاد تفرقه و جدایی جلوگیری کنند.
آیتالله بروجردی آنقدر بر مساله وحدت فرق اسلامی تاکید میکردند که گویی هیچ دغدغه خاطری جز این امر ندارند.
ایشان پیشرفت «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» را از جمله ثمرات زندگی خود میدانستند و تا آخرین لحظات عمر نیز از فکر آن غافل نبودند و در این مورد نقل شده است که: «معظم له را نباید گفت که نسبت به این مساله علاقهمند بود بلکه باید گفت عاشق و دلباخته این موضوع بود و مرغ دلش برای این موضوع پر میزد. در حادثه قلبی که منجر به فوت ایشان شد بعد از حمله قلبی اولی که عارض شد و مدتی بیهوش بودهاند و بعد به هوش آمدند، قبل از آن که توجهی به حال خود بکنند و در این موضوع حرفی بزنند موضوع تقریب و وحدت اسلامی را طرح میکنند و میگویند؛ من آرزوها در این زمینه داشتم.» 21
روزهای آخر عمرشان، در بستر بیماری سراغ علامه محمدتقی قمی را میگیرند و زمانی که متوجه میشوند به خاطر تیرگی روابط ایران و مصر ایشان هنوز در ایران است و به مصر نرفته، پیغام میدهند به علامه محمدتقی قمی بگویید هر چه زودتر به مصر برود و پیغام مرا به شیخ شلتوت برساند و بین ایران و مصر را اصلاح کند. میترسم زحمات چندین سالهمان از بین برود. آیتالله بروجردی اعتقاد داشتند امروز تمامی دنیا به مزایا و محاسن وحدت پی بردهاند لذا دولتهای مختلف جهان براساس منافع مشترک با یکدیگر پیمان اتحاد منعقد میکنند. گروهی برای استفاده مسالمتآمیز از منابع زیرزمینی و عدهای برای این که کشورشان از تجاوز بیگانگان در امان بماند پیمان میبندند. اما به عقیده آیتالله فقید پیمان و اتحاد بین مسلمانان میتواند محکمترین و با ثباتترین پیمانها باشد زیرا اگر روزی منافع مشترک در میان ملل جهان از بین برود به تبع آن وحدت نیز از میان خواهد رفت و دیگر نیازی به آن احساس نخواهد شد ولی وحدت مسلمین چون از نو عقیده و مذهب است هیچگاه از بین نخواهد رفت زیرا اعتقاد به خدای یگانه و دین مشترک اعتقادی قلبی و ماندگار است.
آیتالله بروجردی بیشترین توان خود را در راه تقریب مذهبی مسلمانان جهان به کار بست به این امید که اتحاد دینی مسلمین راهکاری برای اتحاد فرهنگی، سیاسی و اقتصادی باشد.
آیتالله فقید معتقد بودند؛ مشکلات سیاسی و اقتصادی کشورهای اسلامی زنجیروار به یکدیگر متصل است و برای اصلاح هر کدام از آن مشکلات باید در زمینههای دیگر هم مشکلات را مرتفع نمود اگر به دنبال رونق و شکوفایی اقتصادی کشورهای اسلامی هستیم باید در زمینه سیاسی نیز به خود متکی باشیم. به عبارت دیگر کشورهای اسلامی زمانی میتوانند از زیر یوغ استعمار رها شوند که دارای اقتصادی متناسب با روز باشند. مرحوم آقای بروجردی از پیشرفتهای بیگانگان در علوم و صنایع و عقبماندگی کشورهای اسلامی و سلطه دشمن بر جان و حال آنها، سخت منقلب میشدند و میفرمودند:
«اگر زعمای ملل اسلامی به رمز تقدم و ترقی ملل راحتیه جهان در امر صنایع و علوم مادی واقف شوند و علاقه به استقلال مسلمانان و عظمت دین مبین اسلام داشته باشند میتوانند در سایه عمل به تعالیم عالیه اسلام تمام عقبماندگیهای خود را جبران کنند.» 22
مرحوم آقای بروجردی پیوند علمای اسلامی، احیای شخصیت اسلامی مسلمانان، احترام متقابل فرقههای اسلامی، استفاده از مآخذ سایر مذاهب، شناساندن شیعه به دیگر مذاهب، رفع شبهات و وجود دشمن مشترک را از جمله عوامل وحدت دنیای اسلام میدانست.
علامه محمدتقی قمی نیز از جمله مصلحان بزرگی است که تمام نیرو و زندگیش را صرف هدف والایش یعنی وحدت جهان اسلام کرد. وی در پی همبستگی اسلامی از دو امر دوری جست.
اول: علامه قمی به جای این که نظریه اصلاحی خود را صرفا به میان مردم ببرد از همان ابتدا به نزد عالمان دینی رفت. وی بخوبی میدانست مردم پیرو رهبران دینیشان هستند.
به همین علت اگر ایشان میتوانست نظر عالمان دینی را به سوی خود جلب کند طبیعتا مردم نیز نظر او را تایید میکردند.
دوم: از آلوده شدن نظریه همبستگی به سیاست جلوگیری کرد، زیرا ایشان قصد داشت تمامی مسلمانان در اقصی نقاط جهان تحت لوای قرآن و اسلام گرد هم آیند و اگر خود را به هر یک از حکومتهای آن زمان نزدیک میکرد ممکن بود با حکومتهای دیگر مشکل پیدا کند. دوری از حکومت و سیاست این فرصت را به ایشان داد تا به عنوان متفکر اصلاحی صرف، تلقی شود و حکومتها از فعالیتهای وحدت گرایانه وی جلوگیری به عمل نیاورند. این تدبیر علامه محمدتقی قمی بسیار موثر واقع شد به این خاطرکه در آن زمان رابطه حکومت ایران و مصر تیره شد ولی عملکرد علامه قمی به نوعی بود که حکومت وقت مصر مانع رفت و آمد ایشان به قاهره نشد. گذشت یک ربع قرن از فعالیت وحدتگرایانه علامه قمی و نتایجی که این حرکت به دنبال داشت نشان از تصمیمگیری صحیح ایشان داشت.
وی معتقد بود: «نظر اسلام، ساختن امت واحدی است و باید از این کانون دعوت، یک نوع مسلمان پرورش یابد به طوری که در عقاید اساسی، وحدت و یگانگی داشته باشند و مسلمان مغربی با مسلمان مشرقی و مومن هر نژاد با مومن نژاد دیگر هیچ فرقی نداشته و با هم تطبیق کنند.» 23 اینجا نقطهای است که تشتت آرا و تفاوت نظریات در آن راهی ندارد و همه در این نقطه با یکدیگر مشترکند، زیرا اگر در اصول، اختلافی وجود داشته باشد افراد از اصل اسلام خارج میشوند و در حقیقت به ایمان آنها ضربه وارد میآید ولی اختلاف نظر در فروع ضرری به ایمان مسلمانان وارد نمیآورد. علامه قمی میگوید:«در مسائل فرعی که اختلاف در آنها مضر نیست، خواه در فروع عملی یا در مسائل نظری که به آنها «معارف کلامیه» هم گفته میشود، مصلحت بیشتر در این تامین میشود که مجال نظر و فکر در آن باز باشد و برای تطبیق با مصالح تابع زمان و مکان و سپس با نضج تعقل، در میدان اجتهاد قرار گیرد.»
و در آخر این که ایشان در پی آن بود تا همگی پیرامون اصول اساسی دینگرد آیند و مانند گذشته متفرق و پراکنده نشوند و اختلاف مذاهب در غیرمسائل اساسی برپایه انصاف باشد و همه مذاهب همچنان که قرآن فرموده است:
«الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه، اولئک الذین هدا هم الله و اولئک هم اولوا الالباب» قول نیکو را بشنوند و انتخاب نمایند و از این رو بود که توانست بزرگان فرق اسلامی را گردهم آورد و در نهایت حرکت اصلاحی او منجر به صدور فتوای تاریخی شیخ محمود شلتوت مبنی بر جواز پیروی از مذهب شیعه امامیه گردید. این فتوای تاریخی در سال 1378 ه . ق در 17 ربیعالاول در حضور نمایندگان مذهب شیعه امامی و شیعه زیدی و مذاهب شافعی، حنبلی، مالکی و حنفی به دست استاد شیخ محمود شلتوت رئیس فقید دانشگاه الازهر صادر گشت.
مسلم تهوری
پاورقی:
1 - همچنان که در مسائلی مانند طلاق و احکام شخصیه برادران سنی ما دلایل شیعه را پذیرفته و با تبعیت از دلیل پیرو آن شدهاند.
2 - دارالتقریب همبستگی مذاهب اسلامی، ترجمه: بیآزار شیرازی، مقاله نقطه گذاری برروی حروف یا توضیحی درباره هدف دارالتقریب به قلم علامه قمی صص57 56
3 - «ولوشاء ربک لجعل الناس امه واحده ولایزالون مختلفین» هود /118
ترجمه: و اگر پروردگارت میخواست، همه مردم را یک امت (بدون هیچگونه اختلاف) قرار میداد ولی آنها همواره مختلفند.
4 - «کان الناس امه واحده فبعث الله النبیین مبشرین و متدرین و انزل مهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوافیه .....» بقره/ 213
ترجمه: مردم (در آغاز) یک دسته بودند و تضاید در میان آنها وجود نداشت، بتدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی که به سوی حق دعوت میکرد، با آنها نازل نمود تا در میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کنند...
5 - «ان هذه امتکم امه واحده و اناربکم فاعبدون» انبیاء /92
ترجمه: این (پیامبران بزرگ و پیروانشان) همه امت واحدی بودند (و پیرویک هدف) و من پروردگار شما هستم، پس مرا پرستش کنید.
6 - «وان هذه امتکم امه واحده و اناربکم فاتقون» مومنون /52
ترجمه: و این امت شما امت واحدی است و من پروردگار شما هستم، پس از مخالفت فرمان من بپرهیزید.
7 - «واعتصموا بحبلالله جمیعا و لاتفرقوا و اذکروا نعمت الله علیکم اذکنتم اعداأ فلالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا ...» آل عمران /103
ترجمه: و همگی به ریسمان خدا (قرآن و اسلام و هرگونه وسیله وحدت بخش ) چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت بزرگ خدا را برخود به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او، برادر شدید....
8 - «انما المومنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم و اتقوا الله لعلکم ترحمون»
ترجمه: مومنان برادر یکدیگرند، پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید.
9 - مجله حوزه، شماره 44/43 ، ص 10
10 - نهجالبلاغه، ترجمه فیضالاسلام، نامه 62
11 - نهجالبلاغه، ترجمه فیضالاسلام، خطبه 134
12 - نهجالبلاغه، ترجمه فیضالاسلام، خطبه 146
13 - نقش پیشوایان شیعه در بازسازی جامعه اسلامی، شهید صدر، ترجمه علی اسلامی ص11
14 - همان مدرک
15 - وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 5 ، صص 382 381
16 - اهل البیت تنوع ادوار و وحده هدف، محمدباقر الصدر ص70
17 - همان مدرک
18 - مجله حوزه، شماره 88
19 - الاعتقادات، شیخ صدوق ص108
20 - الغیبه، شیخ طوسی ص384
21 - تکامل اجتماعی انسان، شهید مطهری، ص204
22 - زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع علامه عالیقدر حضرت آیتالله بروجردی، علی دوانی ص107
23 - همبستگی مذاهب اسلامی، بیآزار شیرازی ص68
پنجشنبه 27 اسفند 1388
1 - یکی از مذاهب اسلامی برگزیده شود و بقیه فرق اسلامی تنها از آن مذهب برگزیده تبعیت کنند.
2 - مذاهب مختلف در یکدیگر ادغام شوند به این صورت که مشترکات تمامی مذاهب گرفته شود و مفترقات و اختلافها کنار گذاشته شود.
3 - کنار گذاردن همه مذاهب موجود و بازگشت به طریقه سلف صالح یعنی شیوه مسلمانان و صحابه و تابعین قبل از شکلگیری مذاهب مختلف.
4 - ایجاد مذهبی جدید و کنار گذاشتن مذاهب موجود.
بدیهی است اگر منظور منادیان همبستگی، یکی از موارد مذکور باشد دیگر وحدت به آن معنا نه معقول و منطقی است و نه مطلوب و عملی.
علامه محمدتقی قمی موسس دارالتقریب مصر و کسی که آوازه فعالیتهای وحدتگرایانهاش مرزهای کشورهای اسلامی را درنوردید و به دنیای مسیحیت نیز کشیده شد تا جایی که واتیکان برای ایجاد اتحاد بین دو مذهب کاتولیک و پروتستان دست یاری از او طلبیدند، هدف از وحدت بین مذاهب اسلامی را چنین بیان میدارد:
«در هم آمیختن (اندماج) مذاهب اسلامی نه هدف ما است و نه مقصود ما، بلکه ندای ما این است که مسلمانان در اصول اسلام، آن اصولی که مسلمانان بدون آن که اعتقاد به آنها داشته باشند مسلمان شناخته نمیشوند، متحد باشند؛ یعنی بدانند که در این اصول با یکدیگر اتحاد دارند و در سایر مسائل هم همچون کسی که قصدش لجاج با فلج کردن دیگران و غلبه بر آنان نیست بنگرند و در این راه، حق و حقیقت و معرفت صحیح را بجویند و در این صورت چنانکه توانستند با انصاف از راه دلیل و برهان در مسالهای از مسائل اختلافی به اتفاق نظر نائل گردند چه بهتر1 وگرنه هر کدام آنچه را در نرسیدن به آن معذور دانسته نسبت به آنان خوشبین باشد، چه این که اختلاف در غیراصولدین هیچ ضرری به ایماننرسانده و اختلافیافتگان در این مسائل را از دایره اسلام خارج نخواهد ساخت.» 2
در گفتار فوق مفهومی که علامه قمی از وحدت و همبستگی مسلمانان در ذهن دارد، برگرفته از قرآن، سنت و سیره بزرگان دین است. وی با برجستهسازی این مفهوم رجعتی دوباره را به این منابع اصیل خواستار شدند.
وحدت از دیدگاه قرآن
وحدت و همبستگی از دیدگاه قرآن، عامل رحمت الهی است. خداوند در سوره هود آیه 118 3 اشاره میفرماید که «امت واحده» دارای دو بعد تکوینی و تشریعی میباشد و طبق نص آیه 118 سوره هود اجباری در تشکیل «امت واحده» از جهت بعد تکوینی وجود ندارد همچنان که مردم به گروههای مختلف تقسیم شدهاند. بعثت انبیاء الهی در راستای تشکیل «امت واحده» از نظر بعد تشریعی است و رحمت الهی است که بربندگانش ارزانی نموده است. خداوند پیامبران را برای رفع اختلاف میان انسانها مبعوث کرده تا همان طور که در آغاز امر، کلیه مردم امت واحدی بودند بار دیگر انسانها یکتاپرست شوند4 از این رو خداوند پیامبران و پیروانشان را امت واحدی میداند و از آنها میخواهد که او را پرستش کنند5 و از فرامینش سرپیچی نکنند6 خداوند در سوره آل عمران آیه 103 مردم را دعوت به وحدت و همبستگی مینماید و از آنها میخواهد که به ریسمان الهی قرآن و اسلام که عامل وحدت است چنگ بزنند و به انسانها یادآوری میکند که شما با هم دشمن بودید و خداوند میان دلهای شما الفت برقرار کرد و این الفت و برادری را نعمتی از سوی خود میداند7 و در نهایت این که قرآن، این کتاب وحدت آفرین، تمام مومنان را برادر یکدیگر میداند و آنها را به صلح و آرامش دعوت میکند و از تمامی مسلمانان میخواهد بین برادران دینی خود صلح و آشتی برقرار کنند تا این که رحمت خداوند شامل حالشان شود. 8
در این راستا مرحوم آیتالله بروجردی معتقد بود خداوند علاوه بر این که مسلمانان را به وحدت فرامیخواند تمامی اهل کتاب را هم به وحدت کلمه دعوت میکند و از آنها میخواهد بیایید به این کلمه مشترک چنگ زنیم و در نشر و عمل به موجبات آن، یاور و پشتیبان همدیگر باشیم. 9
وحدت در سیره پیغمبر اسلام (ص)
و ائمه اطهار علیهمالسلام
با تمسک به سنت پیامبر که مشترک میان تمام مذاهب اسلامی است میتوان به وحدت و یکپارچگی دست یافت، پیامبر اسلام(ص) وحدت را مختص به مسلمانان نمیدانستند، بعد از این که پیمان اخوت بین مهاجرین و انصار برقرار کردند به پیروان سایر ادیان نیز توجه نمودند و با ارسال نامههایی توسط پیکها و سفیران خود از آنها خواستند از وحدت کلمه پیروی کنند از این رو بزرگانی همچون آیتالله بروجردی با ارسال نامههایی به بزرگان الازهر مصر همانند مجید عبدالسلیم و شیخ محمود شلتوت زمینهساز فتوای تاریخی شیخ شلتوت مبنی بر جواز تبعیت از شیعه امامیه گردید.
ائمه اطهار علیهم السلام نیز پیرو آیات وحدت آفرین قرآن کریم و سیره حضرت رسول (ص) هر زمانی که احساس میکردند مرتدین و یا دشمنان خارجی اصل اسلام را با خطر مواجه کردهاند فارغ از تمامی اختلافات به کمک خلیفه و مسلمانان میشتافتند و از هیچگونه کمکی دریغ نمیورزیدند.
امیرالمومنین علیعلیهالسلام در نامهای که به مالک اشتر، والی مصر، مینویسد به این نکته به روشنی اشاره میفرماید: «دیدم گروهی از مردم مرتد شدند و از اسلام برگشته میخواستند دین محمد(ص) را از بین ببرند، ترسیدم اگر به یاری اسلام و مسلمانان نپردازم رخنه یا ویرانی در آن ببینم که مصیبت و اندوه آن برمن بزرگتر از فوت شدن ولایت و حکومت بر شما باشد. چنان ولایتی که کالای چند روزی است که آنچه از آن حاصل میشود از دست میرود مانند آن که سراب زائل میگردد یا چون ابر از هم پاشیده میشود، پس در میان آن پیشامدها و تباهکاریها برخاستم تا این که جلوی نادرستی و تباهکاری گرفته شده از بین رفت و دین (از فتنه مرتدین و تباهکاران) آرام گرفته و (از نگرانی) باز ایستاد.» 10
ایشان همچنین در جنگ مسلمانان با دول قدرتمند آن زمان (ایران و روم) به کمک خلیفه و مسلمانان میشتابند، خلیفه دوم قصد داشت شخصا به همراه لشکر به جنگ قیصر روم برود. از این رو با حضرت علیعلیهالسلام مشورت کرد. حضرت، وی را از شرکت در جنگ نهی کرد و از خلیفه خواست در مدینه بماند و به جای خود مرد جنگ دیده و دلیری را به سوی روم بفرستد. زیرا به تعبیر امیرالمومنین علیهالسلام در نهجالبلاغه اگر خلیفه در جنگ کشته شود دیگر برای مسلمانان شهرهای دوردست و سرحدات پناهی نمیماند. 11
در جنگ بین ایران و مسلمانان نیز خلیفه دوم با علیعلیهالسلام به مشورت میپردازد و از کمک فکری حضرت در راه پیروزی اسلام برکفار استفادهمیکند.
حضرت علی علیهالسلام علیرغم نظر عثمان که خواسته بود عمر به همه مسلمانان شام و یمن و مکه و مدینه و کوفه و بصره نامه بنویسد تا برای جنگ آماده شوند و خود خلیفه نیز به همراه آنان به جنگ برود فرمود؛ صلاح نیست از مدینه حرکت کنی، چون این شهر، پایتخت اسلام است و صلاح نیست لشکر را از شام فرابخوانی، چون شهری که بسختی به تصرف درآمده سزاوار نیست از لشکر تهی ماند، مبادا هرقل پادشاه روم آگاه شده، از کمین بیرون آمده دوباره آنجا را به تصرف درآورد....
حضرت خواست خلیفه در مدینه بماند و مرد دلیری را امیر لشکر اسلام نموده و به جنگ ایرانیها بفرستد و نعمان ابن مقرن را برای امیری لشکر به خلیفه دوم پیشنهاد کرد و عمر این رای را قبول نمود.12 سایر ائمه نیز در مواقع لزوم به کمک خلفا میآمدند و آنها را از تنگنا میرهاندند، از جمله هنگامی که پادشاه روم، نامهای به عبدالملک بن مروان مینویسد و او از پاسخ درمیماند، امام سجاد علیهالسلام پاسخ نامه را مینویسد. 13
زمان هشام بن عبدالملک، هنگامی که حکومت روم قصد داشت سیادت و استقلال حکومت به ظاهر اسلامی را از بین ببرد و سکه روم را برمسلمانان تحمیل کند امام باقر علیهالسلام طرح سکه اسلامی را به هشام داد و با این تهدید به مقابله پرداخت. 14
شیخ حرعاملی در وسایل الشیعه از امامان شیعه نقل کرده است که آن بزرگواران پیروانشان را دعوت میکردند در مجامع عمومی مسلمانان و در نماز جماعت آنها شرکت کنند و به ائمه جماعات اهل سنت اقتدا کنند و نمازخواندن پشت سر ائمه جماعات اهل سنت را مانند نماز خواندن پشت سر پیغمبر اسلام میدانستند.15
ائمه اطهار علیهم السلام با دعوت مسلمانان به وحدت و همبستگی از ایجاد ضعف و سستی در پیکره اسلام جلوگیری میکردند. از این رو میتوان اقتدار و عزت مسلمین در صدر اسلام را از جمله نتایج وحدت و یکپارچگی مسلمانان به شمار آورد.
وحدت در سیره بزرگان
سیر در تاریخ اسلام، بیانگر این نکته است که بسیاری از عالمان شیعی و سنی توجه و اهتمام ویژهای به مساله وحدت و همبستگی مسلمین داشتهاند.
سیره بزرگان دینی بر این پایه استوار بوده است که در حرکتهای اسلامی، رهبری نهضت به دست هر یک از مذهبهای اسلامی باشد، بردیگر مذهبها، همراهی، پشتیبانی و دفاع لازم و ضروری است همانطور که در گذشته عالمان بزرگ سنی به پشتیبانی از نهضتهای علوی و شیعی فتوای جهاد دادهاند.
«هناک علماء من اکابر علماء السنه افتوا بوجوب الجهاد، و بوجوب القتال بین یدی ثوار آلمحمد(ص)»16 عالمان بزرگ اهل سنت به واجب بودن جهاد و پیکار با انقلابیون آل محمد(ص) فتوا دادهاند. به عنوان نمونه، ابوحنیفه در آغاز، فتوای جهاد به همراهی نهضتهای علوی داد و خود در یکی از این نهضتها شرکت کرد. 17
عالمان شیعی نیز در جنگ بین حکومت عثمانی و انگلیسیها برسر عراق فتوای جهاد صادر کردند و بزرگوارانی چون؛ آقا سیدمصطفی کاشانی و فرزند ایشان سید ابوالقاسم کاشانی، سیدمحمدتقی خوانساری، شیخ الشریعه اصفهانی، سیدعلی داماد، سید محسن حکیم، شیخ محمدحسین کاشف الغطاء، نایینی و ... در صحنه پیکار حاضر شدند و با دشمن جنگیدند.
از نکات قابل تامل در عزت و شوکت مسلمین در قرون اولیه، حفظ حرمتها و احترام متقابلی است که بزرگان مذاهب مختلف اسلامی در حق یکدیگر رعایت میکردند و این تفاهم و وحدت میان بزرگان دینی بین پیروان و تابعین آنها نیز تسری پیدا میکرد. از قول مالک، پیشوای مالکیها که روابط بسیار خوبی با امام صادق علیهالسلام داشت چنین نقل میکنند: 18
«وقتی به حضور جعفربن محمد رسیدم، به من احترام گذاشت و من خدا را شکر کردم که او به من محبت دارد.»
بزرگان شیعه همچون شیخ صدوق (ره) صراحتا اعلام میکردند:
«پرهیز از بدگویی به باورهای اهل سنت تا خروج امام زمان(عج) واجب است، هر کس پیش از خروج آن حضرت چنین کند، از دین خدا و مذهب امامیه خارج شده و با خدا و رسول خدا و امامان معصوم مخالفت کرده است.» 19
بزرگان و پیشوایان شیعه بشدت با افرادی که به مقدسات اهل سنت بیاحترامی میکردند برخورد مینمودند و آن عده را از خود طرد میکردند.
این انتظاری است که همواره از علمای روشنبین اهل سنت نیز رفته و میرود.
حسین بن روح، نایب ولیعصر(عج) از بیاحترامی به مقدسات اهل سنت جلوگیری میکرد و حتی در موردی که یکی از کارگزاران او به معاویه توهین کرده بود، او را از کار برکنار کرد و شفاعت دیگران را درباره او نپذیرفت. 20
این رویه در عصر حاضر نیز از سوی علمای اسلام به جد پیگیری میشود. در روزگاری که سلاطینی همچون؛ آتاتورک در ترکیه، رضا شاه در ایران، جمال عبدالناصر در مصر، اماناللهخان در افغانستان و... برکشورهای اسلامی چنگ انداخته بودند و در پی دینزدایی بودند، استعمار نیز چشم طمع به ثروت کشورهای اسلامی دوخته بود و در راستای نیل به هدف شوم خود در پی تفرقه بین مسلمین بود. بزرگانی همچون؛ آیتالله بروجردی، شهید سید محمدباقر صدر، علامه محمدتقی قمی، شیخ محمود شلتوت، شیخ عبدالمجید سلیم، محمد عبده و ... تمامی توان خود را به کار میبستند تا از ایجاد تفرقه و جدایی جلوگیری کنند.
آیتالله بروجردی آنقدر بر مساله وحدت فرق اسلامی تاکید میکردند که گویی هیچ دغدغه خاطری جز این امر ندارند.
ایشان پیشرفت «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» را از جمله ثمرات زندگی خود میدانستند و تا آخرین لحظات عمر نیز از فکر آن غافل نبودند و در این مورد نقل شده است که: «معظم له را نباید گفت که نسبت به این مساله علاقهمند بود بلکه باید گفت عاشق و دلباخته این موضوع بود و مرغ دلش برای این موضوع پر میزد. در حادثه قلبی که منجر به فوت ایشان شد بعد از حمله قلبی اولی که عارض شد و مدتی بیهوش بودهاند و بعد به هوش آمدند، قبل از آن که توجهی به حال خود بکنند و در این موضوع حرفی بزنند موضوع تقریب و وحدت اسلامی را طرح میکنند و میگویند؛ من آرزوها در این زمینه داشتم.» 21
روزهای آخر عمرشان، در بستر بیماری سراغ علامه محمدتقی قمی را میگیرند و زمانی که متوجه میشوند به خاطر تیرگی روابط ایران و مصر ایشان هنوز در ایران است و به مصر نرفته، پیغام میدهند به علامه محمدتقی قمی بگویید هر چه زودتر به مصر برود و پیغام مرا به شیخ شلتوت برساند و بین ایران و مصر را اصلاح کند. میترسم زحمات چندین سالهمان از بین برود. آیتالله بروجردی اعتقاد داشتند امروز تمامی دنیا به مزایا و محاسن وحدت پی بردهاند لذا دولتهای مختلف جهان براساس منافع مشترک با یکدیگر پیمان اتحاد منعقد میکنند. گروهی برای استفاده مسالمتآمیز از منابع زیرزمینی و عدهای برای این که کشورشان از تجاوز بیگانگان در امان بماند پیمان میبندند. اما به عقیده آیتالله فقید پیمان و اتحاد بین مسلمانان میتواند محکمترین و با ثباتترین پیمانها باشد زیرا اگر روزی منافع مشترک در میان ملل جهان از بین برود به تبع آن وحدت نیز از میان خواهد رفت و دیگر نیازی به آن احساس نخواهد شد ولی وحدت مسلمین چون از نو عقیده و مذهب است هیچگاه از بین نخواهد رفت زیرا اعتقاد به خدای یگانه و دین مشترک اعتقادی قلبی و ماندگار است.
آیتالله بروجردی بیشترین توان خود را در راه تقریب مذهبی مسلمانان جهان به کار بست به این امید که اتحاد دینی مسلمین راهکاری برای اتحاد فرهنگی، سیاسی و اقتصادی باشد.
آیتالله فقید معتقد بودند؛ مشکلات سیاسی و اقتصادی کشورهای اسلامی زنجیروار به یکدیگر متصل است و برای اصلاح هر کدام از آن مشکلات باید در زمینههای دیگر هم مشکلات را مرتفع نمود اگر به دنبال رونق و شکوفایی اقتصادی کشورهای اسلامی هستیم باید در زمینه سیاسی نیز به خود متکی باشیم. به عبارت دیگر کشورهای اسلامی زمانی میتوانند از زیر یوغ استعمار رها شوند که دارای اقتصادی متناسب با روز باشند. مرحوم آقای بروجردی از پیشرفتهای بیگانگان در علوم و صنایع و عقبماندگی کشورهای اسلامی و سلطه دشمن بر جان و حال آنها، سخت منقلب میشدند و میفرمودند:
«اگر زعمای ملل اسلامی به رمز تقدم و ترقی ملل راحتیه جهان در امر صنایع و علوم مادی واقف شوند و علاقه به استقلال مسلمانان و عظمت دین مبین اسلام داشته باشند میتوانند در سایه عمل به تعالیم عالیه اسلام تمام عقبماندگیهای خود را جبران کنند.» 22
مرحوم آقای بروجردی پیوند علمای اسلامی، احیای شخصیت اسلامی مسلمانان، احترام متقابل فرقههای اسلامی، استفاده از مآخذ سایر مذاهب، شناساندن شیعه به دیگر مذاهب، رفع شبهات و وجود دشمن مشترک را از جمله عوامل وحدت دنیای اسلام میدانست.
علامه محمدتقی قمی نیز از جمله مصلحان بزرگی است که تمام نیرو و زندگیش را صرف هدف والایش یعنی وحدت جهان اسلام کرد. وی در پی همبستگی اسلامی از دو امر دوری جست.
اول: علامه قمی به جای این که نظریه اصلاحی خود را صرفا به میان مردم ببرد از همان ابتدا به نزد عالمان دینی رفت. وی بخوبی میدانست مردم پیرو رهبران دینیشان هستند.
به همین علت اگر ایشان میتوانست نظر عالمان دینی را به سوی خود جلب کند طبیعتا مردم نیز نظر او را تایید میکردند.
دوم: از آلوده شدن نظریه همبستگی به سیاست جلوگیری کرد، زیرا ایشان قصد داشت تمامی مسلمانان در اقصی نقاط جهان تحت لوای قرآن و اسلام گرد هم آیند و اگر خود را به هر یک از حکومتهای آن زمان نزدیک میکرد ممکن بود با حکومتهای دیگر مشکل پیدا کند. دوری از حکومت و سیاست این فرصت را به ایشان داد تا به عنوان متفکر اصلاحی صرف، تلقی شود و حکومتها از فعالیتهای وحدت گرایانه وی جلوگیری به عمل نیاورند. این تدبیر علامه محمدتقی قمی بسیار موثر واقع شد به این خاطرکه در آن زمان رابطه حکومت ایران و مصر تیره شد ولی عملکرد علامه قمی به نوعی بود که حکومت وقت مصر مانع رفت و آمد ایشان به قاهره نشد. گذشت یک ربع قرن از فعالیت وحدتگرایانه علامه قمی و نتایجی که این حرکت به دنبال داشت نشان از تصمیمگیری صحیح ایشان داشت.
وی معتقد بود: «نظر اسلام، ساختن امت واحدی است و باید از این کانون دعوت، یک نوع مسلمان پرورش یابد به طوری که در عقاید اساسی، وحدت و یگانگی داشته باشند و مسلمان مغربی با مسلمان مشرقی و مومن هر نژاد با مومن نژاد دیگر هیچ فرقی نداشته و با هم تطبیق کنند.» 23 اینجا نقطهای است که تشتت آرا و تفاوت نظریات در آن راهی ندارد و همه در این نقطه با یکدیگر مشترکند، زیرا اگر در اصول، اختلافی وجود داشته باشد افراد از اصل اسلام خارج میشوند و در حقیقت به ایمان آنها ضربه وارد میآید ولی اختلاف نظر در فروع ضرری به ایمان مسلمانان وارد نمیآورد. علامه قمی میگوید:«در مسائل فرعی که اختلاف در آنها مضر نیست، خواه در فروع عملی یا در مسائل نظری که به آنها «معارف کلامیه» هم گفته میشود، مصلحت بیشتر در این تامین میشود که مجال نظر و فکر در آن باز باشد و برای تطبیق با مصالح تابع زمان و مکان و سپس با نضج تعقل، در میدان اجتهاد قرار گیرد.»
و در آخر این که ایشان در پی آن بود تا همگی پیرامون اصول اساسی دینگرد آیند و مانند گذشته متفرق و پراکنده نشوند و اختلاف مذاهب در غیرمسائل اساسی برپایه انصاف باشد و همه مذاهب همچنان که قرآن فرموده است:
«الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه، اولئک الذین هدا هم الله و اولئک هم اولوا الالباب» قول نیکو را بشنوند و انتخاب نمایند و از این رو بود که توانست بزرگان فرق اسلامی را گردهم آورد و در نهایت حرکت اصلاحی او منجر به صدور فتوای تاریخی شیخ محمود شلتوت مبنی بر جواز پیروی از مذهب شیعه امامیه گردید. این فتوای تاریخی در سال 1378 ه . ق در 17 ربیعالاول در حضور نمایندگان مذهب شیعه امامی و شیعه زیدی و مذاهب شافعی، حنبلی، مالکی و حنفی به دست استاد شیخ محمود شلتوت رئیس فقید دانشگاه الازهر صادر گشت.
مسلم تهوری
پاورقی:
1 - همچنان که در مسائلی مانند طلاق و احکام شخصیه برادران سنی ما دلایل شیعه را پذیرفته و با تبعیت از دلیل پیرو آن شدهاند.
2 - دارالتقریب همبستگی مذاهب اسلامی، ترجمه: بیآزار شیرازی، مقاله نقطه گذاری برروی حروف یا توضیحی درباره هدف دارالتقریب به قلم علامه قمی صص57 56
3 - «ولوشاء ربک لجعل الناس امه واحده ولایزالون مختلفین» هود /118
ترجمه: و اگر پروردگارت میخواست، همه مردم را یک امت (بدون هیچگونه اختلاف) قرار میداد ولی آنها همواره مختلفند.
4 - «کان الناس امه واحده فبعث الله النبیین مبشرین و متدرین و انزل مهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوافیه .....» بقره/ 213
ترجمه: مردم (در آغاز) یک دسته بودند و تضاید در میان آنها وجود نداشت، بتدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی که به سوی حق دعوت میکرد، با آنها نازل نمود تا در میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کنند...
5 - «ان هذه امتکم امه واحده و اناربکم فاعبدون» انبیاء /92
ترجمه: این (پیامبران بزرگ و پیروانشان) همه امت واحدی بودند (و پیرویک هدف) و من پروردگار شما هستم، پس مرا پرستش کنید.
6 - «وان هذه امتکم امه واحده و اناربکم فاتقون» مومنون /52
ترجمه: و این امت شما امت واحدی است و من پروردگار شما هستم، پس از مخالفت فرمان من بپرهیزید.
7 - «واعتصموا بحبلالله جمیعا و لاتفرقوا و اذکروا نعمت الله علیکم اذکنتم اعداأ فلالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا ...» آل عمران /103
ترجمه: و همگی به ریسمان خدا (قرآن و اسلام و هرگونه وسیله وحدت بخش ) چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت بزرگ خدا را برخود به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد و به برکت نعمت او، برادر شدید....
8 - «انما المومنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم و اتقوا الله لعلکم ترحمون»
ترجمه: مومنان برادر یکدیگرند، پس دو برادر خود را صلح و آشتی دهید و تقوای الهی پیشه کنید، باشد که مشمول رحمت او شوید.
9 - مجله حوزه، شماره 44/43 ، ص 10
10 - نهجالبلاغه، ترجمه فیضالاسلام، نامه 62
11 - نهجالبلاغه، ترجمه فیضالاسلام، خطبه 134
12 - نهجالبلاغه، ترجمه فیضالاسلام، خطبه 146
13 - نقش پیشوایان شیعه در بازسازی جامعه اسلامی، شهید صدر، ترجمه علی اسلامی ص11
14 - همان مدرک
15 - وسایل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 5 ، صص 382 381
16 - اهل البیت تنوع ادوار و وحده هدف، محمدباقر الصدر ص70
17 - همان مدرک
18 - مجله حوزه، شماره 88
19 - الاعتقادات، شیخ صدوق ص108
20 - الغیبه، شیخ طوسی ص384
21 - تکامل اجتماعی انسان، شهید مطهری، ص204
22 - زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع علامه عالیقدر حضرت آیتالله بروجردی، علی دوانی ص107
23 - همبستگی مذاهب اسلامی، بیآزار شیرازی ص68
پنجشنبه 27 اسفند 1388